ورزشی
تلويزيون مراسم خداحافظي مديري را نشان ميدهد كه قرار است برود و بجاي او مدير ديگري بيايد. فرهمند مديركل امور جوانان استان تهران خداحافظي ميكند در حالي بنا به گفته همگان او نه در برنامههاي عمراني و نه در برنامههاي تيمداري استان تهران كوچكترين موفقيتي نداشته و بجاي او نژاد فلاح همان مهره هميشه حاضر در هياتمديره باشگاه پرسپوليس ميآيد كه كسي نميداند او چه تجربهاي در امر ورزش داشته و اصولا چه كارايي ميتوانسته داشته باشد اما او به اين پست ميآيد تا نژادفلاح در بخشي ديگر از مديريت ورزش تجربهاندوزي كند!! در مراسم توديع رسولي نژاد معاون وزير است كه در هياتمديره باشگاه استقلال نيز انجام وظيفه ميكرد و در كنار آنها محمد رويانيان است كه مرد پرمصاحبه فوتبال ما است. همه آقاياني كه در اين سالها به غريبههاي فوتبال معروف بودند در اين مراسم حضور دارند اما هيچ نشانهاي از مردان تحصيل كرده ورزش چون مهندس حسين كلاني و امير ايلياوري مليپوش بسكتبال و... را نميبينيم و قرار است كه نژاد فلاح ويرانه فرهمند را تحويل بگيرد و به قولي آن را آباد كند در حالي كه خود او هم...
با تعجب ميبينيم كه فرهمند ميگويد هم اكنون پست ديگري در ورزش به او پيشنهاد شده است و در اين ميان باز به حكايت كارنامه و دستاورد نگاهي از سر حسرت مياندازم و ميگويم با اين آدمها و اين طرز فكرها به كجا خواهيم رفت؟
در سوي ديگر شهر علي كفاشيان رئيس فدراسيون هم حكايت بودن غريبهها را سر ميدهد. او ميگويد؛ با مهدي تاج در فدراسيون فوتبال افق 20 سالهاي در بدو ورودشان ترسيم كردهاند و او خيال دارد تا 20 سال در اين فوتبال باشد در حاليكه تنها 6 سال از اين زمان گذشته است نگاهي به عملكرد 6 ساله كفاشيان مياندازم و ميانديشم اين افق 20 ساله از چه زماني نقطه صفر آن شروع ميشود.
1- پس از 6 سال از حضور اين آقايان در فوتبال ما هنوز نميدانيم كه جامحذفي برگزار خواهد شد يا اين كه در پينگ پنگ مصاحبههاي بهروان و كفاشيان پديد و نابود ميشود.
2- وقتي كارلوس كيروش ميگويد از سر بي پولي و ناچاري و فقر و نداشتن اسپانسر و شكست كامل در برنامههاي اقتصادي مجبور شديم با تاجيكستان بازي كنيم تا مثلا بازي تداركاتي براي ازبكستان داشته باشيم.
3- وقتي هنوز پس از 6 سال از حضور اين آقايان براي بازي با ازبكستان مجبوريم ليگ خود را تعطيل كنيم و فاجعه اين ليگ را شاهد باشيم كه هر روز و هر لحظه اسير ضعف مديريتي شود كه به قول عادل فردوسي پور ناتوان از ايستادن در مقابل حكايتهاي بي منطق كارلوس كيروش مبني بر تعطيلي ليگ باشد.
4- وقتي در اين فوتبال شاهديم دامنه فساد تا آنجا پيش رفته كه از بحث فساد در داوري و تباني و دلالي و مباحث غيراخلاقي در تيمهاي پايه گذشته و قدم در مبحث سو رفتارها در انتخابات هيات استان شود و قصههاي زشت انتخابات هيات فارس و كرمانشاه و... را بوجود آورد.
5- وقتي در اين فوتبال آنقدر ضعف و غير هماهنگي و عدم رهبري و برنامه كاربردي و رهبري و شخصيت كاريزماتيك وجود دارد كه هر روز بايد شاهد شام و ناهار و برنامه آشتيكنان مضحك توسط كساني باشيم كه خود آنها هم در اين فوتبال كساني چون نژادفلاح و رويانيان و رسولينژاد و كفاشيان غريبهتر از غريبه هستند و از بد حادثه براي فوتبال ما به فوتبال به پناه آوردهاند و... داستانها زياد است اما با اين آدمها و افكار و برنامهها و مديريتها ميخواهيم افق 20 ساله را چگونه بجز تلخي و سياهي و نابودي ببينيم؟ وقتي اين حكايتها را ميبينم و اين اتفاقها ناخودآگاه به ياد شعر حافظ ميافتم كه سرود:
ما بدين جاه نه پي حشمت و جاه آمدهايم / از بد حادثه اينجا به پناه آمدهايم
آري حكايت فوتبال ما قصه آنها است كه از پي حشمت و جاه و از پي بد حادثه هائي كه براي فوتبال ما رخ داده است بايد آنها را بپذيرد و پناه دهد و حالا شاهد اظهار نظر رعبآور حضورشان در 20 سال آينده در فوتبال اين ديار باشد.
با تعجب ميبينيم كه فرهمند ميگويد هم اكنون پست ديگري در ورزش به او پيشنهاد شده است و در اين ميان باز به حكايت كارنامه و دستاورد نگاهي از سر حسرت مياندازم و ميگويم با اين آدمها و اين طرز فكرها به كجا خواهيم رفت؟
در سوي ديگر شهر علي كفاشيان رئيس فدراسيون هم حكايت بودن غريبهها را سر ميدهد. او ميگويد؛ با مهدي تاج در فدراسيون فوتبال افق 20 سالهاي در بدو ورودشان ترسيم كردهاند و او خيال دارد تا 20 سال در اين فوتبال باشد در حاليكه تنها 6 سال از اين زمان گذشته است نگاهي به عملكرد 6 ساله كفاشيان مياندازم و ميانديشم اين افق 20 ساله از چه زماني نقطه صفر آن شروع ميشود.
1- پس از 6 سال از حضور اين آقايان در فوتبال ما هنوز نميدانيم كه جامحذفي برگزار خواهد شد يا اين كه در پينگ پنگ مصاحبههاي بهروان و كفاشيان پديد و نابود ميشود.
2- وقتي كارلوس كيروش ميگويد از سر بي پولي و ناچاري و فقر و نداشتن اسپانسر و شكست كامل در برنامههاي اقتصادي مجبور شديم با تاجيكستان بازي كنيم تا مثلا بازي تداركاتي براي ازبكستان داشته باشيم.
3- وقتي هنوز پس از 6 سال از حضور اين آقايان براي بازي با ازبكستان مجبوريم ليگ خود را تعطيل كنيم و فاجعه اين ليگ را شاهد باشيم كه هر روز و هر لحظه اسير ضعف مديريتي شود كه به قول عادل فردوسي پور ناتوان از ايستادن در مقابل حكايتهاي بي منطق كارلوس كيروش مبني بر تعطيلي ليگ باشد.
4- وقتي در اين فوتبال شاهديم دامنه فساد تا آنجا پيش رفته كه از بحث فساد در داوري و تباني و دلالي و مباحث غيراخلاقي در تيمهاي پايه گذشته و قدم در مبحث سو رفتارها در انتخابات هيات استان شود و قصههاي زشت انتخابات هيات فارس و كرمانشاه و... را بوجود آورد.
5- وقتي در اين فوتبال آنقدر ضعف و غير هماهنگي و عدم رهبري و برنامه كاربردي و رهبري و شخصيت كاريزماتيك وجود دارد كه هر روز بايد شاهد شام و ناهار و برنامه آشتيكنان مضحك توسط كساني باشيم كه خود آنها هم در اين فوتبال كساني چون نژادفلاح و رويانيان و رسولينژاد و كفاشيان غريبهتر از غريبه هستند و از بد حادثه براي فوتبال ما به فوتبال به پناه آوردهاند و... داستانها زياد است اما با اين آدمها و افكار و برنامهها و مديريتها ميخواهيم افق 20 ساله را چگونه بجز تلخي و سياهي و نابودي ببينيم؟ وقتي اين حكايتها را ميبينم و اين اتفاقها ناخودآگاه به ياد شعر حافظ ميافتم كه سرود:
ما بدين جاه نه پي حشمت و جاه آمدهايم / از بد حادثه اينجا به پناه آمدهايم
آري حكايت فوتبال ما قصه آنها است كه از پي حشمت و جاه و از پي بد حادثه هائي كه براي فوتبال ما رخ داده است بايد آنها را بپذيرد و پناه دهد و حالا شاهد اظهار نظر رعبآور حضورشان در 20 سال آينده در فوتبال اين ديار باشد.
تورج عاطف 90
0 commenti:
Posta un commento