جان نسرین ستوده درخطر است؛ کمک کنیم، شاید فردا دیر باشد!



از هموطنانم دعوت میکنم که لطفا اخبار مربوط به سرکار خانم نسرین ستوده را به صورت یک متن خبرنگاری همراه با عکس برای پربیننده ترین تلویزیون ها,روزنامه ها,مجلات واحزاب فعال درباره حقوق شهرونی و حقوق زنان به ویژه در کشورهای آمریکا,انگلستان, آلمان, ایتالیا, اسپانیا, ژاپن و .... ارسال بفرمایید متاسفانه بر خلاف تصور هموطنانمان که فکر میکنند در غرب همه این مسائل را میدانند به خاطر شیوه زندگی در غرب آنها از بسیاری از مسائل مربوط به شرق بیخبر هستند و وظیفه ما است که آنهارا به اهمیت اوضاع و اتفاقاتی که درکشورمان می افتد آگاه کنیم.

من در تماسی که با بعضی از خبرنگاران و مجریان برنامه های معروف داشتم آنها اطلاعی از خانم نسرین ستوده نداشتند و ما ایرانیان داخل و خارج از ایران میتوانیم با پیدا کردن ایمیل, فیسبوک و فکس جریانات فرهنگی (تلویزیون ها,مجلات و روزنامه های معروف) و احزاب سیاسی مطرح و انجمن های بین المللی دفاع از حقوق زنان و ارتباط با آنها و مراجعه به افراد مطرح هنری, فرهنگی و سیاسی که در شهرما زندگی میکنند (که همه آنها را به راحتی در سرچ گوگل میتوان پیدا کرد) در جهت آگاه نمودن آنها و دفاع از خانم نسرین ستوده اقدام کنیم و آنگاه صدای دفاع از ایشان بلند تر و رساتر میشود, دست به دست هم دهیم به مهر میهن خویش را کنیم آباد.v.





(Reuters) - The United States on Friday demanded that Iran free jailed human rights activist Nasrin Sotoudeh, who it said has been on hunger strike for more than six weeks, and sharply criticized Iranian authorities for their treatment of the 49-year-old prize-winning lawyer.




State Department spokeswoman Victoria Nuland said reports of Sotoudeh's rapidly declining health were deeply troubling, and that she had been denied medical care and kept in solitary confinement.



"We demand the Iranian government cease its intolerable mistreatment of Sotoudeh and immediately release her and the more than 30 other female political prisoners detained in Evin Prison," Nuland said in a statement.


ندا وطن دوست

ادامه مطلب

بزرگداشت قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای در بند ۳۵۰



کمیته گزارشگران حقوق بشر- مراسم بزرگداشت قربانیان قتل‌های زنجیره‌ای شامگاه اول آذر ماه با حضور نزدیک به ۷۰ تن از زندانیان سیاسی در سالگرد قتل فجیع فروهر‌ها در بند ۳۵۰ زندان اوین برگزار شد.



یکی از زندانیان سیاسی و از فعالان ملی مذهبی، واکنش‌های ملی به موضوع قتل‌های زنجیره‌ای را نماد و سمبل خواد و گت: برخی وقایع جنبه نمادین پیدا می‌کند و سمبل یک وضع تاریخی به حساب می‌آیند. از آن جمله است، قتل‌های زنجیره‌ای، ماجرای کهریزک و قتل ستار بهشتی که همه آن‌ها در نتیجه یک روند و رویه خلق شده ست. به گفتهٔ وی، این رخداد‌ها نماد یک وضع هستند، وضعی که بر خلاف آنچه سعی می‌شود القاء شود، حکایت از آن دارد که ترور سیاسی و قتل روشنفکران و فعالان سیاسی، اموری خلق الساعه و حاصل نقشه یک گروه خود سر نیست، بلکه رویه‌ای است که باید با آن ریشه‌ای برخورد کرد.



یک استاد دانشگاه و فعال سیاسی نیز گفت: قتل‌های سیاسی موسوم به زنجیره‌ای نه محدود به ۴ مورد آخر آن، که دست کم ۸۰ مورد از آن دست قتل‌ها شناخته شده است و هدف آن حذف بی‌سر و صدا و بی‌دردسر مخالفان سیاسی و صاحبان اندیشه و بیان مستقل خارج از قدرت را نشانه گرفته بود. وی افزود: فروهر‌ها، پوینده و مختاری آخرین حلقه از این زنجیره بودند که به دلیل مقاومت، افشاگری و اعتراض پر دوام روشنفکران، نویسندگان و آزادی خواهان و به همراهی رسانه‌ها و افکار عمومی منجر به پذیرش مسئولیت تنها ۴ قتل توسط دولت وقت شد و تاوان آن را وکیل شجاع خانواده قربانیان ناصر زرافشان با ۵ سال زندان خود در همین بند پرداخت.



در این جلسه هم‌چنین یک حقوق‌دان و فعال حقوق بشر هم گفت: حکومت‌های خودکامه جز به باور و اندیشه خود امکان رشد و باروری نمی‌دهند و این دست حکومت‌ها اندیشه را جز ابزاری برای ستایش قدرت و متجید از خود بر نمی‌تابد. به گفته وی، در چنین حکومت‌هایی، اندیشمندان و روشنفکران که چنین رویکردی را در عرصه فرهنگ نپذیرند باید به راه‌های گوناگون از مسیر برداشته شوند،‌گاه از طریق محاکمات فرمایشی و نابودی شخصیت، زمانی از طریق تصادفات ساختگی و‌گاه نیز چون ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای به وحشیانه‌ترین اشکال آن یعنی کارد آجین کردن.



پس از پایان مراسم که بیش از یک ساعت طول کشید زندانیان با خواندن سرود «ای ایران» یاد و خاطره اندیشمندان و روشنفکران مقتول این سرزمین را گرامی داشتند.
ادامه مطلب

یک قدم فاصله تا قتل شقایق باقیست



یک قدم فاصله تا قتل شقایق باقیست

آه

ما هنوز در خوابیم !



یک قدم فاصله تا مرز جنایت باقیست

باید از خود پرسید :

در کجا می مانیم ؟



گرچه تلخ است ولیکن حقیقت دارد

که سکوت ،

بهترین فاجعه در دستان هر جانیست



پس اگر بنشینیم

بعد از این حادثه ها بی تردید

نوبت ماست ، به این جرم :

که خیانتکاریم !



امیر کارگر
ادامه مطلب

در حســــــــــــر ت دیــــــدار تــــــــــــو آواره ترینــــــم


کوچه ی اختر را حسرت دیدار است


در حســــــــــــر ت دیــــــدار تــــــــــــو آواره ترینــــــم

هر چنــــــد که تا منزل تو فاصلــــــه ای نیست. . . !



ارسال شده توسط : نادر مرادی


ادامه مطلب

اتاق شماره ی 13


مرد بلند شد و نشست لبه ی تخت. دختر اما همانطور طاق باز خوابیده بود، زُل زده بود به سقف وُ چند تار مویش را مدام می پیچید دور انگشت اشاره ی دست راستش و دوباره باز می کرد. مرد دولا شد از پایین تخت شُرتش را برداشت و پا کرد. بعد شلوارش را برداشت،از توی جیبش پاکت سیگار و فندک را درآورد،شلوار را انداخت روی پاهای لُختش،یک سیگار برداشت و گیراند. بعد بی آنکه برگردد،پاکت را گرفت سمت دختر. دختر هم یکی برداشت. مرد فندک کشید،دختر سیگارش را روشن کرد. بعد مرد پاکت سیگار و فندک را گذاشت توی جیب شلوارش و شلوار را انداخت پایین تخت. دختر چرخید طرف مرد و شروع کرد با انگشت اشاره ی دست چپش،رد ستون مهره های مرد را لمس کردن. مرد پُکِ محکمی به سیگارش زد و دود را با صدا توی هوا فوت کرد. دختر چرخید و پشتش را به مرد کرد.بعد دست بُرد از زیر تخت جاسیگاریِ نیمه پُری را برداشت، دوباره جرخید رو به مرد و جاسیگاری را گذاشت کنار او روی لبه ی تخت. مرد پُکِ محکم دیگری به سیگارش زد، آن را توی زیرسیگاری خاموش کرد، دود را از سوراخ های دماغش داد بیرون. بعد بلند شد پیراهن آبی رنگش را از زمین برداشت و تن کرد، با دست هایی که کمی می لرزیدند دکمه هایش را بست،شلوارش را برداشت پا کرد، پیراهن را با دست هل داد توی شلوار و دکمه و زیپش را بست. بعد دست کرد از جیب عقبِ شلوار، کیف پولِ چرمِ قهوه ای رنگی را درآورد، باز کرد، چند اسکناس تانخورده از لایش کشید بیرون و باز بی آنکه برگردد، گرفت سمت دختر. دختر سیگارش را توی زیر سیگاری له کرد، دستهایش را جوری که انگار خیس باشند کشید به ملحفه ی روتختی و بعد پول ها را از مرد گرفت،شمرد و چپاند زیر بالش. مرد کیف پولش را دوباره گذاشت توی جیب عقب شلوارش. کفشهای براق واکس خورده اش را با پای راست جلو کشید، پا کرد، رفت سمت در، دستگیره را گرفت توی دستش، اول مکثی کرد و بعد آن را چرخاند. در با صدایی ضجه مانند باز شد. مرد دست راستش را به نشانه ی بدرود بلند کرد به سمت دختر و بعد رفت بیرون و در را پشت سرش بست. دختر بلند شد نشست لبه ی تخت سوتین اش را برداشت و بست. بعد شورتش را از زمین برداشت، پاکرد و بلند شد رفت از یخچالِ کوچک پایین تخت یک نوشیدنی درآورد، درش را باز کرد،جرعه ای نوشید،پرده را کمی کنار زد و سَرسَری نگاهی به بیرون انداخت. بعد از مکثی کوتاه، پرده را رها کرد و آمد لبه ی تخت نشست و جرعه ای دیگر از نوشیدنی اش را خورد. قوطی نوشیدنی را گذاشت لبه ی تخت،بلندشد رفت دوباره در یخچال را باز کرد، بسته سیگاری ازتویش درآورد، بسته را باز کرد،سیگاری درآورد، از روی یخچال فندکی برداشت و سیگار را گیراند. برگشت از لبه ی تخت زیرسیگاری و قوطی نوشیدنی را برداشت و دوباره رفت کنار پنجره. زیر سیگاری را گذاشت روی یخچال، پُکی به سیگارش زد و آن را هم گذاشت لبه ی زیر سیگاری. دوباره پرده را کمی کنار زد و به خیابان خیره شد. از توی راهرو صدای پایی به گوش رسید. دختر به ساعت مچی اش نگاهی انداخت، سیگار را برداشت کامی گرفت و توی زیرسیگاری خاموشش کرد. نوشیدنی اش را هم لاجرعه سرکشید و قوطی اش را گذاشت بالای یخچال کنار زیرسیگاری. صدای پا نزدیک تر شد. دختر آمد روبدوشامبرش را از کنار تخت برداشت تن کرد و بندش را محکم گره زد. بعد دست کرد از زیر بالش پول ها را برداشت، کیفش را هم که آویزان بود به جالباسیِ پشت در برداشت، بازش کرد اول پول را درونش گذاشت و بعد آینه ی کوچکی را درآورد و خودش را توی آن برانداز کرد. صدای پا پشت در اتاق دختر متوقف شد و بعد صدای در زدنی رمزگونه به گوش رسید «تَق...تَق...تَق...تَتَق تَق تَق» دختر آینه را توی کیف گذاشت، کیف را سرجایش پشت در آویزان کرد، دستی لای موهایش انداخت، نفس عمیقی کشید،لبخندی روی لب نشاند وُ در را باز کرد.

 داستان

Ali.R.Aghaei rad








.
ادامه مطلب

معاون سياسی سپاه برای دومین بار ظرف يکسال تغییر کرد



رسول سنايی‌راد، معاون سیاسی جدید سپاه پاسداران.


رسانه‌های داخلی ايران روز چهارشنبه، هشتم آذر، اعلام کردند که علی سعیدی، نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران، برای دومین بار ظرف یکسال معاون سياسی سپاه را تغییر داده است.



بر اساس گزارش‌ها، حجت‌الاسلام علی سعيدی در حکم خود سرهنگ رسول سنايی‌راد را به عنوان معاون سياسی جديد سپاه و جانشين علی‌اشرف نوری منصوب کرد.



اين دومين بار ظرف يکسال گذشته است که معاونت سياسی سپاه پاسداران با تغييراتی مواجه می‌شود.



روز اول آذرماه سال گذشته، سردار يدالله جوانی از سمت معاون سياسی سپاه کنار گرفت و به جای او علی‌اشرف نوری عهده‌دار اين سمت شد.



آقای نوری که پيش از آن مسئوليت معاونت سياسی نيروی مقاومت بسيج و نيز معاونت روابط عمومی و تبليغات بسيج مستضعفين را برعهده داشت، در سمت جديد خود سخنرانی‌های مختلفی درباره مباحث روز کشور از جمله انتخابات رياست جمهوری آينده و بحران اقتصادی ايران داشته است.



اين در حالی است که آيت‌الله خمينی، بنيانگذار جمهوری اسلامی، در وصيت‌نامه خود نيروهای نظامی را از ورود به عرصه سياست منع کرده است.

با اين حال، فرماندهان سپاه پاسداران نقش اين نهاد را «روشنگری برای مردم»، «حفاظت از انقلاب و ولی فقيه در جنگ نرم» و «مقابله با جريانات برانداز» تعريف می‌کنند.



آقای نوری در يکی از آخرين مصاحبه‌های خود در سمت معاون سياسی سپاه که با سایت «خبرآنلاين» انجام شد، به تحليل انتخابات رياست جمهوری سال آينده ايران پرداخت و گفت که تمرکز «دشمن» در اين انتخابات بر حوزه اقتصاد است.



به گفته او، «دشمن» درصدد ايجاد «مشکلات معيشتی» برای مردم و ايجاد «نارضايتی عمومی» است تا از دل اعتراضات، فردی که «مطلوب غرب» باشد سر دربياورد و مردم به او رای دهند.



آقای نوری پيش از آن نيز در يک سخنرانی گفته بود که «تنها اميد دشمنان به تحريم‌های فلج کننده، از بين بردن آستانه تحمل مردم و وادار کردن آنها به اردوکشی خيابانی همانند فتنه ۸۸ است.»



«فتنه» اصطلاحی است که مقامات حکومت ايران برای توصيف رويدادهای پس از انتخابات رياست جمهوری سال ۱۳۸۸ و اعتراضات گسترده‌ای که رخ داد، به کار می‌برند.



ميرحسين موسوی و مهدی کروبی، دو کانديدای اصلاح‌طلب آن انتخابات سپاه پاسداران را به «دخالت»، «تقلب» و تغيير نتيجه واقعی انتخابات متهم کردند.



دلايل برکناری علی‌اشرف نوری



رسانه دولتی «شبکه ايران»، نزدیک به طیف محمود احمدی نژاد، در تحليل خود از برکناری علی‌اشرف نوری به‌طور تلويحی علت آن را عدم موضع‌گيری آقای نوری در برابر «جريان انحرافی» دانسته است.



«جريان انحرافی» نيز اصطلاحی است که برخی از محافظه‌کاران حکومت ايران آن را به اطرافيان محمود احمدی‌نژاد، ریيس جمهوری ايران و اسفنديار رحيم‌مشايی، ریيس دفتر او نسبت می‌دهند.



به گفته آنان، «جريان انحرافی» گاهی ریيس‌ جمهوری را در برابر آيت‌الله خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ايران قرار داده و اين جريان هم‌اکنون در صدد برنامه‌ريزی برای انتخابات رياست جمهوری سال آينده است.



شبکه ايران نوشت: «به نظر می رسد عملکرد آقای نوری تناسب چندانی با انتظارات ضد انحرافی حجت‌الاسلام والمسلمين سعيدی [نماينده ولی فقيه در سپاه] نداشته است. به خصوص که آقای نوری ماه گذشته طی مصاحبه‌ای با شبکه ايران، سخنان بی‌سابقه‌ای را بيان کرده بود که تاکنون از زبان هيچ يک از مقامات سپاه پاسداران شنيده نشده است.»



در اين تحليل آمده است که آقای نوری با پذيرش تلويحی «رفتار نامناسب رسانه‌های وابسته به سپاه پاسداران از جمله فارس، جوان، نسيم و... گفته بود، اجازه نخواهيم داد رسانه‌های سپاه در انتخابات رياست جمهوری آينده از کسی حمايت کنند.»



خبرگزاری فارس از جمله رسانه‌های منتقد اسفنديار رحيم‌مشايی است و اتهامات بسياری را متوجه او ساخته است.



شبکه ايران همچنين سرهنگ رسول سنايی‌راد، معاون جديد سياسی سپاه را از جمله «تندترين مخالفان ریيس جمهوری» ايران معرفی کرده است.

ادامه مطلب

مسی و رونالدو 50 سال بعد!




طنز
ادامه مطلب

درخواست پناهندگي پرنسس سعودي پس از كشف حجاب


پرنسس سارا بنت طلال بن عبدالعزيز برادرزاده پادشاه عربستان پس از انكه به انگلستان رفت كشف حجاب نموده و خواستار پناهندگي از كشور انگلستان شده است.



وی چندی پیش در گفتگویی با نشریه فرانسوی لوفیگار اظهاراتی علیه نوع حجاب در عربستان بیان کرده بود و حجاب زنان سعودی را یک فرهنگ محلی که ریشه در قبایل عرب دارد بيان كرده بود و عنوان كرده بود كه در اسلام چيزي به نام حجاب وجود ندارد



وی در آن گفتگو، همچنین از به ازدواج در آوردن دختران زیر 18 سال با مردان میانسال و یا پیر به شدت انتقاد کرده و این کار را نیز از عادات و تقالید قبال قدیمی عرب دانسته بود
ادامه مطلب

حاشیه های مراسم معرفی برترین های فوتبال آسیا




حدود 60 ایرانی مقیم مالزی پس از مراسم بهترین های سال فوتبال آسیا مقابل محل برگزاری مراسم منتظر خروج کریمی از هتل ماندند و با او عکس یادگاری گرفتند.





مراسم معرفی بهترین های سال 2012 فوتبال آسیا با حاشیه هایی همراه بود.



* فوتبال ایران در 6 بخش کاندیدای دریافت جایزه بود که تنها در یک بخش آن هم برترین فدراسیون توانست انتخاب شود اما نکته جالب اینجا بود که علیرضا فغانی کاندیدای ایران در بخش داوری و محمد کشاورز در بخش بهترین بازیکن فوتسال در این مراسم حضور نداشتند.



* پس از پایان مراسم در شرایطی که علی کریمی به عنوان برترین بازیکن انتخاب نشده بود، حدود 50 تا 60 ایرانی مقیم کوالالامپور که اکثرا دانشجویان ساکن مالزی بودند در ردیف های منظمی مقابل در هتل ایستادند و هنگامی که کریمی از هتل خارج شد او را تشویق کردند. کریمی سپس با آن ها عکس یادگاری گرفت و از حضورشان تشکر کرد.



* در این مراسم تنها به تمام کاندیداهای بهترین بازیکن مرد و زن آسیا سه کاپ کوچک دادند و بعد از آن کاپ بزرگ به بازیکن انتخاب شده اهدا شد.



* قبل از اعلام اسامی بازیکنان برتر آسیا، کلیپی از بازیکنانی که در سه سال گذشته انتخاب شده بودند پخش شد.



* در شرایطی که "حمزه حاجی ابوسما" منتخب بخش الماس آسیا فوت کرده بود، همسر او برای دریافت جایزه روی سن آمد.



* بر خلاف سال های گذشته خبرنگاران خارجی اجازه ورود به سالن را نداشتند و حتی برخی خبرنگاران آسیایی که برای پوشش این مراسم ثبت نام کرده بودند چون دعوتنامه نداشتند اجازه ورود پیدا نمی کردند.



* پذیرایی از مهمانان در این مراسم نسبت به سال های قبل ضعیف تر بود.



* از ایران علی کفاشیان، غلامرضا بهروان، فریده شجاعی، عباس ترابیان، علی فتح الله زاده، علیرضا رحیمی و فیروزه دهقان در مراسم حضور داشتند.



علی کریمی پس از انتخاب لی کئون به عنوان بهترین بازیکن آسیا گفت:«این افتخار را به او تبریک می گویم.حق به حق دار رسید.من این مراسم را در خاطرم نگه می دارم،چون هرگز فکرش را نمی کردم که در جمع سه بازیکن برتر سال 2012 قرار بگیرم.»



وی بلافاصله پس از اعلام نام کئون با او دست داد و انتخابش را تبریک گفت و سپس صحنه را برای ادای صحبت های این بازیکن ترک کرد.

قرمزته


علــــــــــــــــــــی کـــــــــــــــــریـــــــــــــــــمی



ادامه مطلب

درخواست بهترین بازیکن جوان آسیا از علی کریمی برای گرفتن عکس یادگاری




محمد بازیکن جوان عراقی توانست به عنوان بهترین بازیکن جوان فوتبال آسیا دست پیدا کند.این اتفاق در حالی افتاد که در همین بخش شیمیتا هم بهترین فوتبالیست در قسمت زنان شد.

محمد قبل از مراسم با در خواست از علی کریمی از او خواست تا با هم چند عکس یادگاری بگیرند. کریمی هم برای دقایقی با این بازیکن حرف زد و برایش آرزوی موفقیت کرد.محمد پس از دریافت جایزه اش آن را به همه مردم عراق تقدیم کرد.

پس از این اتفاق،مراسم انتخاب بهترین بازیکن خارجی برگزار شد که این جایزه به سیلوا رسید که در لیگ کویت بازی می کند.در این بخش سزار هم جزو یکی از کاندیدا بود.
 
 
علــــــــــــــــــــی کـــــــــــــــــریـــــــــــــــــمی

ادامه مطلب

کریمی: سال 2012 در خاطره‌ام می‌ماند



علی کریمی پس از آنکه به عنوان بهترین بازیکن سال آسیا معرفی نشد در این باره گفت: لی کئون هو بازیکن بسیار خوبی است. او بازی‌های خوبی برای تیم ملی کره جنوبی و تیم اولسان هیوندای کشورش انجام داد و همراه با این تیم قهرمان آسیا هم شد. کسب این عنوان را به او تبریک می‌گویم.



کریمی درباره اینکه آیا پیش‌بینی انتخاب بازیکن کره‌ای را می‌کرد، گفت: دیروز هم گفتم همین که جزو بازیکن کاندیدای این عنوان قرار گرفتم برایم افتخاری در زندگی ورزشی‌ام خواهد بود. قرار گرفتن جزو سه کاندیدای بازیکنان برتر آسیا در سال 2012 در خاطره‌ام می‌ماند و از این بابت باید خدا را شکر کنم.



وی افزود: اگر خودم می‌توانستم رای بدهم قطعا به بازیکن کره‌ای رای می‌دادم.



بهترین بازیکن سال آسیا در سال 2004 خطاب به هوادارانش و كساني كه انتظار انتخاب او را داشتند گفت: اول از تمام آن‌ها تشکر می‌کنم که من را دعا کرده و مورد حمایت‌شان قرار دادند. به ویژه از ایرانی‌های مقیم مالزی تشکر می‌کنم که هم در فرودگاه و هم اینجا لطف زیادی به بنده داشتند. امیدوارم بتوانم محبت‌شان را جبران کنم.



کریمی درباره انتخاب فدراسیون ایران به عنوان بهترین فدراسیون سال آسیا نیز گفت: به علی کفاشیان و فدراسیونش تبریک می‌گویم از الان باید همه دست به دست هم بدهیم و او را کمک کنیم تا نتایج بهتری برای فوتبال ایران رقم بخورد. در این مراسم دیدیم که ژاپن تمام عناوین را درو کرد. امیدوارم روزی برسد که ایران اکثر عناوین را به دست آورد.



این بازیکن در پاسخ به سوال خبرنگاری درباره راهیابی تیم ایران به جام جهانی 2014 برزیل گفت: صعود به جام جهانی مشکل است اما غیر ممکن نیست. تیم ایران شرایطی دارد که باید تلاش زیادی داشته باشد که بتواند به جام جهانی راه پیدا کند. ما باید در بازی‌های آینده نتایج بهتری نسبت به قبل کسب کنیم و امتیازهای از دست رفته را به دست بیاوریم. قطعا تنها با صعود به جام جهانی می‌توانیم پاسخ محبت مردم را داده و دل آن‌ها را شاد کنیم.
 
 
علــــــــــــــــــــی کـــــــــــــــــریـــــــــــــــــمی

ادامه مطلب

90/ فوتبال ايران همچنان سوار بر موتور گازي!


اسپانيا را رئيس فدراسيون آنها قهرمان نكرد، بارسلونا و رئال قهرمانش كردند ...




90 : روزي كه برانكو از فوتبال ايران رفت برخي شروع كردند به عذرخواهي از مردم بابت نتايجي كه تيم‌ملي با دادكان و برانكو در جام‌جهاني گرفته بود و اين‌كه به مكزيك و پرتغال باخته بود و با آنگولا مساوي كرده بود.



آن روز برخي كه ساده‌تر به وقايع مي‌‌نگرند و شايد تخصص كافي در فوتبال ندارند تصور مي‌‌كردند كه چند سال بعد ما حتما در جام‌جهاني از مرحله اول و شايد دوم هم صعود كنيم اما آن چند سال بعد رسيد و ما حتي به جام‌جهاني هم نرفتيم. حالا هم به نظر مي‌‌رسد در نااميدي غرق شده‌ايم، هرچند در نااميدي هنوز بسي اميد باشد.



دوباره نورون‌هاي عصبي مغز اطلاعات را مخابره مي‌‌كند و پردازش را شروع كرده و سردمدار پخش اين اطلاعات شده امير اردشير قلعه‌نوعي، او پرچم را بالا برده تا مقايسه‌ها شروع شود، مقايسه‌هايي كه هميشه افسوس را به همراه خود دارد و بدون رودربايستي بايد گفت تمامي اين قياس‌ها به‌گونه‌اي ناجوانمردانه ناراحت كننده است چون هر بخشي از گذشته را كه كات مي‌‌كني متوجه مي‌‌شوي كه از شرايط كنوني بهتر بوده و بدتر آن‌كه هرچقدر بيشتر عقب مي‌‌روي متوجه فاصله آقايي ايران در آسيا و سقوط كنوني‌اش خواهي شد وگرنه كجا امثال لبنان، قطر و ازبكستان را ياراي تقابل با فوتبال ايران بود؟ حرف‌هاي امير اردشير يك نكته را شفاف بيان مي‌‌كند:



از بركناري‌ها هيچ به دست نياورده‌ايم!



از بركناري‌ همين امير قلعه‌نوعي ، همان شهريار، آن دادكان و اين برانكو و آن ...



هيچگاه درست روي ريل حركت نكرده‌ايم و هرگز سعي نكرديم اشكالات اساسي را برطرف كنيم! و در پاره‌اي از تاريخ هم تنها متكي به يك اسم سعي كرده‌ايم تمامي معايب سيستم داغان فوتبال ايران را قايم كنيم و جلو و جلوتر برويم و با هرگام رو به جلو احساس كنيم كه چقدر در گام برداشتن آهسته دويده‌ايم.



در واقع بايد به جمله تاريخي علي پروين در پكن برسيم كه گفت:‌ ديگران در آسيا سوار بر مرسدس بنز شده‌اند و ما با موتور گازي حركت مي‌‌كنيم !»



... و چقدر اين حرف درست بود شايد امروز بيشتر بتوان آن حرف را فهميد.



بله ما پروين‌ها، دايي‌ها، قلعه‌نوعي‌ها، قطبي‌ها، برانكوها، بلاژوويچ‌ها ، دادكان‌ها، مصطفوي‌ها، فائقي‌ها و ... را كنار گذاشته‌ايم اما همچنان مديران باشگاه‌ها و مديران فدراسيون‌هاي ما سوار بر همان موتور گازي هستند كه بودند.



در واقع راننده را عوض كرديم اما به وسيله نقليه دست هم نزديم!



فوتبال دولتي و ورشكسته ما قرار هم نيست كه به جام‌جهاني برود. وقتي شركت‌هاي خصوصي از آب كره مي‌‌گيرند و از بستني فروش‌ها ريوالدوها را مي‌‌سازند و مسي‌ها را از 8 سالگي با وجود اشكال قلبي به برترين بازيكنان ادوار نزديك مي‌‌كنند و ما با پول دولت بازيكن مي‌‌خريم و براي سازندگي مانعي بسيار بزرگ به نام سربازي داريم و با هر باخت و بردي صدا و سيماي ما اعتراض‌هاي مردم را به تصوير مي‌‌كشد بدون آن‌كه رقص و پايكوبي طرف برنده را هم نشان دهد و نهايتا با به تصوير كشيدن فريادهاي بازنده مديرعامل‌ها را پي‌در‌پي عوض مي‌‌كنيم. چرا بايد تصور كنيم كه بايد در اين فوتبال برنامه‌هاي بلندمدت داشت با سيستم حركت كرد؟‌



مگر باشگاه‌هاي ما چه كرده‌اند؟ كدامشان قهرمان آسيا شده اند كه تيم‌ملي به تبع آنها قهرمان قاره شود؟‌



اگر اسپانيا قهرمان مي‌‌شود و قهرمان مي‌‌شود دليلش رئيس فدراسيونش نيست، دليلش بارسلونا و رئال و رئال مادريد هستند كه از همه جلو زده‌اند و برنامه‌هاي 20 ساله تدوين مي‌‌كنند و گرنه فدراسيون فوتبال با اين تعداد كم بازيكن موفق اما بي‌‌انگيزه بايد چه كند؟ به جام‌جهاني برود؟



علي دايي كه آقاي گل جهان شده بود حالا چرا نمونه ندارد؟ چرا ما براي پركردن جاي دايي به دورگه‌ها روي آورده‌ايم؟ چرا جانشين نساخته‌ايم؟‌ چرا ديگر از امثال نامجو مطلق‌ها ، پروين‌ها، مرفاوي‌ها، پيوس‌ها، ناصر محمدخاني‌ها، قلعه‌نوعي‌ها، شاهين و شاهرخ بياني‌ها و منافي‌ها و محرمي‌ها و ... خبري نيست؟‌!



با آنها قهرمان قاره شديم و به جام‌جهاني هم رفتيم آن هم بدون امثال كي‌روش.



حالا كي‌روش را داريم اما موضوع اينجاست كه ديگر اينها را كه برشمرديم نداريم.



مسئله فقط كفاشيان نيست، موضوع بالاتر از اين حرف‌هاست چرا كه سيستم غلط است و با اين سيستم كه اقتصادي فكر نمي‌‌كند (چون نيازي به آن ندارد) ما همچنان سوار بر همان موتور گازي هستيم، كه بوديم.

محمد سررشته‌داري 90 ورزشی





ادامه مطلب

نکونام: دوست دارم روزي بهترين بازيکن آسيا شوم


هافبک تيم فوتبال استقلال گفت: دوست دارم روزي عنوان برترين بازيکن آسيا را کسب کنم.جواد نکونام پس از شکست سه بر دو برابر فولاد خوزستان در جمع خبرنگاران اظهار داشت: اينکه من گل زدم يا نه،‌مهم نيست. مهم اين است که تيم موفق شود. فوتبال يک بازي تيمي است و وقتي يک يا دو بازيکن بد بازي کنند، تيم نتيجه نمي‌گيرد.



وي در مورد علت باخت استقلال گفت: فوتبال همين است. يک روز در اصفهان، سپاهان را مي‌بريم و روز ديگر در ورزشگاه آزادي به فولاد يا سايپا مي‌بازيم. هر تيمي بهتر بازي کند، بهتر نتيجه مي‌گيرد. روي اشتباهات جزئي گل خورديم.



نکونام تصريح کرد: مقابل فولاد راحت گل خورديم و سخت گل زديم. با اين حال تا آخر ليگ زمان زيادي باقي مانده است. صدرنشيني يا قهرماني در نيم فصل مهم نيست زيرا به تيم قهرمان در نيم فصل جايزه نمي‌دهند.



هافبک استقلال در مورد اينکه روي اشتباهات خط دفاعي گل خوردند،‌گفت: اين حرف را قبول ندارم وقتي يک تيم گل مي‌خورد کل تيم مقصر است. ما هم در جلو اشتباه کرده‌ايم که توپ به بازيکن سرعتي فولاد رسيد و گلزني کرد. ليگ يک تورنمنت ادامه‌دار است و انشاءالله در بازي‌هاي بعد نتايج بهتري مي‌گيريم. تا آخر فصل زمان زيادي باقي است.



نکونام در مورد اينکه چرا به عنوان نامزد بازيکن سال آسيا تا کنون انتخاب نشده است، گفت: کنفدراسيون فوتبال آسيا معمولا بازيکنان آسيايي شاغل در اروپا را براي اين مراسم دعوت نمي‌کرد. به همين دليل بازيکناني که در لاليگا يا در ليگ برتر انگليس و بوندس ليگا بازي مي‌کردند در اين مراسم حاضر نبودند. با اين حال خودم دوست دارم اين افتخار نصيبم شود ولي تاکنون لياقتش را نداشتم.



ورزشی



ادامه مطلب

مخالفت ژوزه با درخواست مهدي مهدوي‌کيا



سرمربي تيم فوتبال پرسپوليس براي دومين بار با درخواست مهدي مهدوي‌کيا مخالفت کرد.

انتخاب بهترين‌هاي آسيا 9 آذر در مالزي برگزار خواهد شد و مهدي مهدوي کيا يکي از بازيکناني بود که از سوي اي اف سي به اين مراسم دعوت شد. مهدوي‌کيا در جلسه‌اي با ژوزه اين موضوع را در ميان گذاشت. سرمربي سرخپوشان با سفر او به مالزي مخالفت کرد حتي مهدوي کيا از سرمربي تيم خود خواست بعد از بازي با ملوان راهي مالزي شود و سپس بلافاصله به ايران بازگردد اما بار ديگر ژوزه با اين درخواست هم مخالفت کرد.

ژوزه به مهدوي‌کيا گفته در حال حاضر شرايط پرسپوليس بسيار حساس است و بيشتر از هميشه به تو نياز داريم پس بهتر است از اين سفر چشم‌پوشي کني تا به پرسپوليس کمک شود. مهدوي کيا هم پس از صحبت هاي ژوزه نسبت به نرفتن به مالزي قانع شد.
 
 
ورزشی
ادامه مطلب

هرگز حاضر نيستم در فوتبال آلوده ايران کار کنم




"هرگز حاضر نيستم در فوتبال آلوده ايران کار کنم، فوتبالي که چرخه معيوبي دارد و هر سال بدتر از پارسال مي‌شود؛ بازيکنان، مربيان و مديران اسير منفعت‌طلبي و سوءاستفاده از فضاي مسموم اين فوتبال شدند و با اين روند نزولي منطقي نيست در حق کشورهاي ديگر اجحاف کنيم و به جام جهاني برويم!" اين صحبت‌هاي يکي از بازماندگان حماسه ملبورن است.

در سال روز مسابقه به يادماندني ايران و استراليا که 15 سال از آن مي‌گذرد و شايد فوتبال کنوني ما به همين اندازه هم از کيفيت آن سال‌ها فاصله گرفته، محمد خاکپور يکي از مدافعان موثر تيم ايران در آن مسابقه و جام جهاني 1998 فرانسه در مصاحبه‌اي تفصيلي با ايسنا، از درد‌هاي فوتبالي‌اش گفت که مشروح آن در زير مي‌آيد:



** در حال حاضر ارتباطي با فوتبال داريد؟

خير. هيچ رابطه‌اي ندارم.

** چرا؟

فوتبال ايران آنقدر آلوده شده که بايد از آن دوري کنيم.

** در آلودگي نمي‌شود سالم کار کرد؟!

همه جا بايد يک کسي شما را معرفي کند تا بتوانيد مشغول شويد. در اين فوتبال متر و ملاک تخصصي و شايسته‌سالاري وجود ندارد. در انتخاب‌ها زد و بند نقش اصلي را ايفا مي‌کند. حتما بايد براي عده‌اي منفعت داشته باشي تا گوشه‌اي برايت جايي وجود داشته باشد. تخصص و سابقه مهم نيست و اصلا در اولويت قرار ندارد؛ تنها بايد خواسته‌هاي يک عده برآورده شود تا از پول وافري که در فوتبال صرف مي‌شود بهره ببرند. اگر به اين مسايل تن بدهي هميشه در فوتبال جا داري!



** يعني سال‌هاي گذشته مثلا در همان زماني که تيم ملي به جام جهاني 1998 راه يافت، وضعيت اينگونه نبود؟



آن‌ سال‌ها به اين شکل نبود. يادم هست در همان سال 98 حتي پولي که فيفا بخاطر حضور تيم ايران در جام‌جهاني گرفته بود هم به ما داده نشد! آن زمان 3 ميليون فرانک سوييس فقط به بازيکنان اختصاص داده شد يعني فيفا اعلام کرد حتي مربيان هم سهمي در اين پول ندارند اما هيچ پولي به ما ندادند و بعدها هرچقدر پيگيري کرديم فايده‌ مادي برايمان نداشت.



** فايده غيرمادي داشت؟!

آن زمان رييس فدراسيون فوتبال محسن صفايي فراهاني بود و بعد که ما پيگيري کرديم، گفتند که مي‌خواهيم با اين پول کمپ تيم‌هاي ملي را بسازيم و نهايتا همين کمپ فعلي تيم‌هاي ملي ايجاد شد و با وجود آنکه طبق قانون هزينه ساخت کمپ بايد از محل بودجه سازمان تربيت بدني تامين شود اما اين کار را نکردند و از پول ما استفاده شد. حالا اميدواريم ايجاد کمپ باقيات و صالحاتي براي ما باشد.



** به تعبيري مي‌توان گفت مثلا چون آن زمان پول زيادي در فوتبال داخلي نبوده، فرصتي براي ظهور آلودگي‌ها در آن هم بوجود نيامد؟



ممکن است اگر پول بود آن زمان هم با مشکلاتي مواجه مي‌شديم. البته من منکر هزينه شدن پول زياد در فوتبال نيستم و اتفاقا لازم هم هست. الان بيشترين پول در فوتبال اروپا هزينه مي‌شود اما روي حساب و کتاب است. آنجا هر کسي براساس شايستگي و بيلان کاري‌اش پول مي‌گيرد و به ندرت خلاف اين اتفاق مي‌افتد. تاثيرگذاري هر فعالي در فوتبال ملاک قرار مي‌گيرد. طبيعي است که چون عمر کاري مفيد يک فوتباليست حداکثر 10 سال است و حتي در اين 10 سال سه نسل در فوتبال تغيير مي‌کند و فوتباليست براي موفقيت و گرفتن دستمزد خوب بايد همه زندگي‌اش را بگذارد و تلاش کند، بنابراين گرفتن ارقام بالا اما با ضابطه و براساس شايستگي‌ها منطقي است اما متاسفانه در فوتبال ايران به جاي آنکه پول را براي بازيکن مستعد جنوب‌شهري پرتلاش هزينه کنند، پول جاي ديگر هزينه مي‌شود.





** کجا و چطور هزينه مي‌شود؟

اينجا مثلامنِ محمد خاکپور مي‌بينم ارزش واقعي‌ام بيش از 50 ميليون تومان نيست اما چون بايد به بعضي اشخاص درصد بدهم، با زدوبند قراردادي 500 ميليون توماني مي‌بندم تا 200 ميليون تومان به آقاي X و 100 ميليون تومان هم به آقاي Y بدهم، 200 ميليون تومان هم خودم مي‌گيرم که رقمي معادل چهار برابر ارزش واقعي‌ام است. حتي اين اقدام باعث تضمين مبلغ قرارداد فصل بعد من هم مي‌شود. بنابراين اين جريان باعث مي‌شود ديگر حاضر نباشم سختي بکشم و با تلاش به جلو حرکت کنم. مي‌دانم که در سال‌هاي بعد هم اگر درصد اشخاص را بدهم مي‌توانم در فوتبال جايي داشته باشم.





** و اين کل بدنه فوتبال را به فساد مي‌کشاند!

دقيقا وهمين زنجيره جلو رفته و به اينجا رسيده که فوتبال ايران پس از جام جهاني 1998 تاکنون هر روز بي‌کيفيت‌تر از ديروز شده است. علت واقعي نزول فوتبال کشورمان همين است، همين که مي‌بينم براي ثبت قرارداد خوب نيازي به زحمت کشيدن نيست. فضاي اين فوتبال واقعا مسموم است.





** قبول داريد آن زمان بازيکنان با تعصب و غيرت زيادي بازي مي‌کردند و اين از عملکردشان در زمين حس مي‌شد؟



بله همين شرايطي که گفتم به بازيکنان القا مي‌کند که نيازي نيست صبح زود از خواب برخيزيد و تمرين اضافه داشته باشيد و قواعد زندگي حرفه‌اي يک بازيکن پرتلاش را رعايت کنيد. الان اکثر بازيکنان تا ساعت 12 که خوابند، بعد از ظهر هم که به جمع رفقايشان در تمرينات تيم اضافه شده و کلي کنار هم خوشند و زيرتوپ مي‌زنند و بعد از آن هم که سراغ دل‌مشغولي‌هاي ديگرشان مي‌روند. سال بعد هم که با همان رويه گذشته قرارداد ديگري مي‌بنددند و همين پروسه ادامه مي‌يابد.





** کسي هم که براي اصلاح اين وضعيت برنمي‌خيزد؟!

خيلي از مديران ما هم در اين چرخه منفعت‌طلبي قرار دارند. مديراني که شايد در گذشته حتي از تلويزيون هم فوتبال نمي‌ديدند به راحتي جزو تصميم‌گيرندگان اصلي ورزش و فوتبال اين مملکت قرار مي‌گيرند.





** فکر مي‌کنيد اگر روزي قرار بر درست شدن اوضاع باشد، اصلاحات بايد از کجا صورت گيرد؟



درست شدن اوضاع به سيستم حاکم بر ورزش مملکت بستگي دارد. همه ما حتي، کارمندان فدراسيون و عادي‌ترين مخاطبان فوتبال هم مي‌دانند مشکل کجاست،‌اما آنهايي که از اين چرخه به منافع‌شان مي‌رسند، سکوت کردند و هيچ اصلاحاتي را هم دنبال نخواهند کرد. واضح است که با برنامه‌ريزي و ساماندهي هزينه‌ها در ورزش مي‌توان تنها جلوي برخي مفاسد را گرفت اما تنها راه نجات فوتبال ايران، خصوصي‌ شدن آن است. اگر من از جيبم خرج کنم، حواسم هست که بايد کجا و چگونه هزينه کنم. کلي بررسي و تحقيق انجام مي‌دهم تا بهترين شرايط را با کمترين هزينه ايجاد کنم اما وقتي پول از جيب دولت و بيت‌المال هزينه مي‌شود، کسي دل نمي‌سوزاند و عمدتا به فکر منافع شخصي‌شان مي‌افتند!





** با توصيف‌هاي شما چرا عمده بازيکنان به موفقيت‌هاي بزرگتر که بي‌ترديد در گرو تلاش و کوشش فراوان است، نمي‌انديشند؟



فقط بحث بازيکنان نيست. اصلا کسي در فوتبال ما به فکر موفقيت نيست. مديران مختلف در فوتبال مي‌بينند يکي از عواملي که مي‌تواند منفعت‌شان را چند برابر کند، تغييرات در تيم است. براي همين شاهد جابجايي‌هاي زياد مربيان پس از چند شکست هستيم. اصلا نتيجه کجا حاصل مي‌شود؟ قطعا پاسخ مي‌دهيد جايي که ثبات باشد. همواره نتايج مطلوب محصول يک روند با ثبات هستند. در کار شما هم اگر مثلا در تحريريه رسانه‌ها هم اگر مدام تغييرات باشد، بازدهي آن رسانه کاهش مي‌يابد. در بسياري از سيستم‌ها همين قاعده حاکم است و عدم ثبات در مسووليت‌ها، نتيجه مطلوب را به بار نمي‌آورد.



** با اين وضعيت فکر مي‌کنيد تيم ملي بتواند به جام جهاني صعود کند؟

من قلبا آرزو مي‌کنم تيم ملي به جام جهاني صعود کند. از نظر احساس و عرق ملي چنين نظري دارم اما از نظر منطقي و واقع‌بينانه معتقدم به جام جهاني نمي‌رويم! حتي فکر مي‌کنيم اگر به جام جهاني برويم در حق تيم‌هاي ديگر اجحاف مي‌شود! کشورهاي ديگري که واقعا کار مي‌کنند.





** حتي کي‌روش هم نمي‌تواند کاري کند؟

کي‌روش از مربيان بزرگ فوتبال دنياست که با قراردادي سنگين به فوتبال ما پيوست اما در 2 سال گذشته چه تاثيري بر فوتبال ايران داشت؟ آيا از نظر امتيازي به نتايج خوبي رسيديم؟ پاسخ منفي است و وضعيت امتيازي تيم ملي در گروهش را مي‌بينيم. آيا توانست چهره جديدي را به تيم ملي معرفي کند؟ خير چون هنوز تيم ايران از بازيکنان سال‌هاي گذشته چون علي کريمي، رحمتي، نکونام و... ارتزاق مي‌کند. آيا تغييري در نوع و سبک بازي ملي‌پوشان مي‌بينيم؟ که اين هم جواب منفي دارد چون هنوز با سبک 10 سال پيش و بر پايه استعدادهاي فردي، اوت‌دستي‌هاي بلند و... بازي مي‌کنيم. هيچ کار تاکتيکي با تيم ملي نشده است. تيم ايران به لبناني مي‌بازد که بازيکنانش حتي زيرتوپ زدن را هم بلد نيستند. با اين هزينه سنگيني که براي آوردن کي‌روش و دستيارانش شده، حداقل بايد در يکي از اين موارد تغييري مي‌ديديم که نديديم. اگر هم در بعضي بازي‌ها مي‌بريم و به نظرم اگر هم روزي به جام جهاني برويم، باز هم مثل همان سال‌هاي گذشته خواهد بود که با تعصب بازيکنان، تکيه بر استعدادهاي فردي و دعاي خير مردم به نتيجه مي‌رسيديم. شما ببينيد چرا پس از دو دوره‌اي که تيم ملي در سال‌هاي 1998 و 2006 به جام جهاني رفت و برگشت، هيچ تغيير و پيشرفتي در فوتبال ما رخ نداد، در حالي که کشورهاي ديگر پس از حضور در جام جهاني شاهد دستاوردهاي زيادي در فوتبال‌شان هستند.





** بالاخره با وضعيت فوتبال ما کي‌روش چقدر در ناکامي‌هايي که در بالا اشاره کرديد، مقصر است؟



انتقادات من تنها به شخص کي‌روش نيست. فدراسيون وقتي کي‌روش را آورد، عوام‌فريبي کرد. آنها اول گفتند قرار است مديريت تمام تيم‌هاي ملي از پايه تا بالا را به کي‌روش بدهند. آن زمان اميدوار شدم، چون مربيان بزرگ براي بهبود وضعيت فوتبال يک کشور، بايد روي فوتبال پايه کار کنند؛ کما اينکه ژاپن، کره‌جنوبي و حتي برخي کشورهاي عربي هم مربيان خوب را مي‌آورند و تيم‌هاي پايه را تحويل‌شان مي‌دهند. طبيعتا اين اقدام باعث مي‌شود، چند سال بعد تيم‌هاي ملي‌شان نسل عوض کنند. همين مي‌شود که ژاپني‌ها و کره‌اي‌ها چندين دوره است که بدون دغدغه راهي جام جهاني مي‌شوند اما بعد از آنکه مدام تبليغ مي‌کردند کي‌روش استعدادهاي زيادي را در فوتبال کشورش کشف کرده و پرورش داده يا او در مقطعي نسل بازيکنان پرتغال را تغيير داده و امثال اين‌ها، او با ما قرارداد بست اما بعد از چند ماه وقتي شرايط بد و نابساماني‌هاي ريز و درشت ما را ديد، از زير بار مسووليت فرار کرد. همين شد که الان هيچ تغييري در تيم ملي نمي‌بينيم. متاسفانه اين خاصيت ورزش و فوتبال ماست که آدم‌هاي بزرگ را مي‌آورد و کوچک مي‌کند و به بيرون مي‌فرستد. ضمن اينکه ما از تمام استعدادهاي مربيگري در کشورمان استفاده نکرده و آنها را مي‌سوزانيم. من وقتي به فوتبال آمريکا رفتم، دوره‌هاي عالي مربيگري را گذراندم، آکادمي فوتبال تشکيل دادم، سال‌ها تلاش کردم تا وقتي به کشورم برمي‌گردم بتوانم توانايي‌ها و تجربياتم را در خدمت فوتبال ايران بگذارم اما وقتي برگشتم و مدت کوتاهي کار کردم، فضاي نامطلوب و چرخه آلوده‌اش من و امثال من را پس زد! باور کنيد عاشقانه دوست داشتم به فوتبال وطنم خدمت کنم چون با تمام وجود معتقدم هرچه دارم از اين مردم است و خودم را مديون آنها مي‌دانم؛ چيزي که در فرهنگ ما گم شده و امروز مردم را مديون خودشان مي‌دانند! اين را در رفتار و گفتارشان مي‌بينم. جاي تاسف دارد بعضي بازيکنان حتي در مصاحبه‌هايشان مي‌گويند اگر تماشاگر به ورزشگاه نيايد بهتر است.





** چرا عمده ملي‌پوشاني در بازي خاطرانگيز مقابل استراليا بازي مي‌کردند، الان مسووليتي در اين فوتبال ندارند؟



اولا که آدم‌ها با يکديگر متفاوتند و کساني که آن زمان در تيم ملي بازي مي‌کردند هر کدام مسيرهايي را ادامه دادند. آنها البته هر کدام طي مقاطعي در اين فوتبال کار کردند که بعضي ادامه داده و برخي ديگر هم شايد خودشان نتوانستند. در مجموع تک‌تک آن بازيکنان مي‌توانند دلايل شخصي مربوط به خودشان را بيان کنند.





** از زماني که در از استيل‌آذين جدا شديد تاکنون پيشنهاد مربيگري داشتيد؟

بله چندين پيشنهاد داشتم اما تحت هيچ شرايطي حاضر نيستم در اين فوتبال آلوده کار کنم. تا وقتي اوضاع فوتبال ايران به اين شکل باشد اميدي به بهبودي نيست و هر سال بدتر از پارسال هم مي‌شود.
 
 
ورزشی
ادامه مطلب

حکومت ايران با کارت‌های ملی جديد کاربران اينترنت را شناسايی می‌کند




تارنمای نشريه اشپيگل اعلام کرد حکومت ايران کارت‌های شناسايی جديدی را معرفی کرده است که بيومتريک هستند و هم‌زمان در اينترنت از آن استفاده می‌شود. اقدامی استراتژيک برای کنترل هر چه بيشتر مخالفان در اينترنت.



اين نشريه آلمانی روز گذشته، شنبه چهارم آذرماه (۲۴ نوامبر) در گزارش خود نوشت حکومت ايران گام ديگری به سوی نظارت کامل بر شهروندان ايرانی برداشته است.



محمدابراهيم طريقت، قائم‌مقام مجری طرح کارت هوشمند ملی ۹ آبان‌ماه سال جاری از آغاز عمليات صدور اين کارت در استان قم از روز ۱۰ آبان خبر داد و گفت: "پس از اتمام صدور کارت هوشمند ملی در استان قم از سال آينده عمليات صدور کارت برای ۶۲ ميليون ايرانی در سراسر کشور به مرور آغاز می‌شود."



کارت هوشمند ملی تمامی مشخصات شخصی فرد، ويژگی‌های مختلف بيومتريکی و اثر انگشت را ثبت می‌کند.



بيومتريک که با عنوان "زيست‌سنج" معرفی می‌شود سيستم تشخيص الگو است که يک شخص را بر اساس بردار ويژگی‌های خاص، فيزيولوژيک خاص، يا رفتاری که دارد بازشناسی می‌کند. بردار ويژگی‌ها پس از استخراج به‌طور معمول در پايگاه داده ذخيره می‌شود.



شناسايی افراد از روی اثر انگشت، اطلاعات چاپی و اطلاعات تراشه (مدار مجتمع الکترونيک نصب‌شده در کارت) صورت می‌گيرد.



سازمان ثبت احوال ايران در تارنمای خود از کارت هوشمند ملی به‌عنوان "مقدمه‌ای برای ورود به جامعه اطلاعاتی" ياد کرده و آورده است: "سازمان ثبت احوال کشور به‌عنوان مرجع امور هويتی کشور، در نظر دارد تا طی يک طرح برنامه‌ريزی شده، کارت‌های ملی هوشمند را جايگزين کارت‌های ملی فعلی کند. علاوه بر کاربردهای قبلی کارت ملی، کارت‌های جديد به‌عنوان کليد ورود به دولت الکترونيک و حرکت به سمت جامعه اطلاعاتی، اين فرصت را فراهم می‌کنند تا افراد به شيوه‌ای امن وارد فضای ديجيتالی شوند."



به‌گفته محمدابراهيم طريقت بر اساس برنامه پنجم توسعه سازمان ثبت احوال بايد برای تمامی افراد بالای ۱۵ سال کارت هوشمند ملی صادر کند که اين امر نيز طی پنج سال آينده محقق خواهد شد.



يکی از نمونه‌های کارت هوشمند، کارت شناسايی اداره مهاجرت سنگاپور برای افرادی که به‌طور منظم به اين کشور رفت‌وآمد می‌کنند است. اين کارت‌ها نيز با اثر انگشت کار می‌کنند، اما تنها منحصر به استفاده افرادی می‌شود که به اين کشور وارد و يا از آن خارج می‌شوند.



کارت شناسايی شخصی در آلمان نيز اين امکان را به افراد می‌دهد تا به ميل خود داده‌های آن را به‌منظور انجام کارهای اداری در اينترنت منتقل کنند.



اما به‌گفته قائم‌مقام مجری طرح کارت هوشمند ملی در ايران، کاربرد اين کارت‌ها در اين کشور به‌مراتب گسترده‌تر است.



کارت‌های جديد هوشمند در ايران افزون بر استفاده در ورود و خروج از اين کشور، در کارهای تجاری بر روی اينترنت، استفاده مقامات بر اينترنت، در برنامه‌های سلامت الکترونيک و توزيع کالاهای يارانه‌ای از قبيل بنزين، نيز کاربرد خواهد داشت و ايرانيان مجبور به شناسايی الکترونيکی خود خواهند بود.



به‌نوشته خبرگزاری جمهوری اسلامی ايران (ايرنا) اين کارت هوشمند "همچون يک کليد" امکان ورود به دنيای ديجيتالی را برای شهروندان فراهم می‌کند.



اشپيگل آنلاين نوشته است حکومت ايران همواره اعلام کرده که در صدد ايجاد "اينترنت حلال" است تا تنها اجازه دسترسی به سايت‌های منطبق بر قوانين اسلامی ايران به مردم داده شود.



روزنامه بريتانيايی گاردين نيز در پايان ماه سپتامبر گذشته گزارش داد پژوهشگران دانشگاه پنسيلوانيا با نسخه‌ای از اين "اينترنت حلال" مواجه شده‌اند.



چنانچه حکومت ايران بتواند "اينترنت حلال" را راه‌اندازی کند می‌تواند از شهروندان خود بخواهد برای هر بار وارد شدن به اينترنت خود را با کارت شناسايی هوشمند جديد ثبت کنند.



حکومت ايران هم‌اکنون سايت‌های شبکه اجتماعی فيس‌بوک و توئيتر را فيلتر کرده است و از حدود يک سال پيش کافی‌نت‌ها به دستور حکومت مجبور شده‌اند به‌مدت شش ماه نام، نشانی، شماره تلفن کاربران اينترنت و اطلاعات در مورد سايت‌های رجوع شده را نگه‌داری کنند.
ادامه مطلب