راز‌های قلعه نوعی ( ژنرال )


محمدرضا راستگو خبرنگار برنامه نود، بر روی وبلاگ شخصی خود این تصاویر را با عنوان "هویت چاقوکش تمرین استقلال مشخص شد؛ سینه چاک امیرخان قلعه نویی!!" منتشر کرده است.
"تصاویر، خود گویای همه چیز است و شرح دادن در این خصوص گزافه گویی است!
 خودتان هرگونه که خواستید از این تصاویر نتیجه گیری کنید.









ادامه مطلب

گزارشی از جدید ترین مدل ماشین فوتبالیست های ایرانی


دیگر گذشت زمانی که علی فتح الله زاده و افشین پیروانی با ماکسیما در استقلال و پرسپولیس تردد می کردند وهمه از چنان مدل ماشینی انگشت به دهان می ماندند.
حالا دیگر اوضاع و احوال جماعت فوتبالیست تغییر کرده و به برکت پول های تیم های دولتی و البته تیم های متمول عربی واروپایی اکثر بازیکنان درجه اول فوتبال ایران ماشین های مدل بالای خارجی( اجنبي ) سوار می شوند و برخی از آنها  که به اصطلاح" ماشین باز" هم هستند چند مدل ماشین دارند و هر روز یکی از آنها را سوار می شوند تا مبادا دچار تکرار شوند!





در ادامه این مطلب به مدل ماشین سایر ستاره های فوتبال ایران اشاره می کنیم با این توضیح که پایان مطلب نتیجه گیری خاصی ندارد و خودتان هرگونه که خواستید از این مطلب نتیجه گیری کنید.


- کریم باقری:بی ام وx3
-احمد رضا عابد زاده:تویوتا لند کروز
- فرهاد مجیدی:"بی ام و"، بنز کلاسml
-محسن خلیلی:آزرا و سانتافه
- شیث رضایی:بنز و بی ام و
- حامد کاویانپور:آئودی،آزرا
- محمد نصرتی:ماکسیما، بنز
- ستار زارع:مزدا
- فرزاد مجیدی: آزرا
- فرید عابدی: زانتیا
- فرشید طالبی:ساناتا
- حسین کاظمی:بی ام و
- عباس آقایی:سوناتا
- پژمان نوری:زانتیا و هیوندا
- محمد محمدی:زانتیا
- آرش برهانی:بی ام و
- میلاد میداوودی: بی ام و
- محرم نوید کیا:پرشیا، بی ام و، آزرا
- سهراب بختیاری زاده:بنز
- جلال حسینی:پرشیا
- امیر حسین صادقی:هیوندا
- امیدرضا روان خواه :زانتیا
-مهدی امیر آبادی:بی ام و و 206
- محمد پروین:بی ام و
- علی رضا منصوریان: ماکسیما
- پیروز قربانی:زانتیا
- مازیار زارع:ماکسیماو هیوندا
- سعید لطفی:پرشیا
- مهدی واعظی:زانتیا و سانتافه
- وحید شمسایی: تویوتا کمری
- سپهر حیدری:سانتافه
- علی انصاریان:بی ام وx3 و بنز
- پرویز برومند:میتسوبیشی گالانت
- مهدی مهدوی کیا:آئودی،مرسدس،گلف
- وحید هاشمیان:مرسدس
- میثم بائو:زانتیا
- بهنام ابوالقاسم پور:زانتیا
- سید علی موسوی:میتسو بیشی گالانت:بی ام و
- محسن بنگر:تویوتا کمری
- داوود سید عباسی:بی ام وx3
- ابراهیم اسدی:سوناتا
- حسین کاظمی:بی ام و
- حسین بادامکی:مزدا
- محمد رضا مامانی:فولکس گل
- ابراهیم صادقی:سیتروئنc5
- محمد نوری:تویوتا کمری
- پیروز قربانی:زانتیا
- محسن بیاتی نیا: سوناتا
ادامه مطلب

شهرزاد نظیفی و نورا نراقی دو بانوی موتور سوار ایرانی



صدای ویراژ موتورهای کراس تنها صدایی است که در میان تپه‌های شنی شهران به‌گوش می‌رسد. زنان موتورسوار که تنها جمعه‌ها اجازه موتورسواری در پیست را دارند، سوار بر موتور با کلاه کاسکت، پوتین‌های مخصوص و شولر روی تپه‌های پیست بالا و پایین می‌روند













 شهرزاد نظیفی و نورا نراقی، مادر و دختر موتورسوار همراه سایر دوستان‌شان هر هفته تا غربی‌ترین نقطه تهران؛ پیست موتورسواری شهران، می‌روند .در این میان نورا  تمرینات زیادی در کنار قهرمانان موتورسواری آمریکا و فرانسه داشته و تجربه تمرین در پیست‌های جهانی را دارد اما هنوز مسابقه دادن در رقابت‌های پی‌درپی، آرزویی است که برآورده نشده است. با این حال او، مادر و دوستانش امیدوارند به‌زودی به خواسته‌شان برسند.








ادامه مطلب

نصرتی تنها نماینده تراکتور در لیست تکراری کروش

به گزارش اهراب نیوز به نقل از به نقل از سايت رسمي فدراسيون فوتبال، کارلوس کي روش ۲۶ بازيکن را به تيم ملي دعوت کرد.

در این میان از تیم تراکتورسازی تیم دوم جدول لیگ دسته برتر؛تنها محمد نصرتی در لیست کروش قرار گرفته است.

اسامي ۲۶ بازيکن دعوت شده به شرح زير است: عليرضا حقيقي، رحمان احمدي، شهاب گردان، خسرو حيدري، حسين ماهيني، پژمان منتظري، هادي عقيلي، سيد جلال حسيني، محمد نصرتي، مهرداد پولادي، پژمان نوري، جواد نکونام، اميد ابراهيمي، آندرانيک تيموريان، مهرداد اولادي، مجتبي جباري، احسان حاج‌صفي، يعقوب کريمي، آرش افشين، سيد جلال رافخايي، فرزاد حاتمي، محمدرضاخلعتبري، غلامرضا رضايي، رضا قوچان‌نژاد، مسعود شجاعي، اشکان دژاگه.

بازيکنان دعوت شده به تيم ملي بايد روز پنج‌شنبه، ساعت ۱۶ خود را به کادر فني تيم ملي در هتل آزادي معرفي کنند
.

ادامه مطلب

اعتراض تراکتور به صداوسیمای قم به دلیل درج نشدن آرم باشگاه

باشگاه تراکتورسازی تبریز به دلیل عدم درج لوگوی باشگاه در دیدار صبای قم و تراکتورسازی تبریز به صداوسیمای قم اعتراض کرد.

وب‌سایت رسمی باشگاه تراکتورسازی تبریز با انتشار مطلبی اعلام کرد:

«متاسفانه برای دومین بار شاهد عدم درج آرم تراکتور در پخش مسابقه فوتبال تراکتور در خارج از خانه بودیم، این در حالی است که آرم باشگاه تراکتورسازی به راحتی از طریق اینترنت قابل دسترسی است.

این امر موجب ناراحتی شدید مسؤولان باشگاه و هواداران این تیم مردمی شده و ما از مسؤولان محترم صداوسیما خواهشمندیم در مورد این کم کاری توضیحات لازم را ارائه کنند، چرا که در عصر ارتباطات این عمل کرد از سوی آن سازمان قابل قبول نیست.»

ادامه مطلب

اولین یاغی سرخابی ها را بشناسید

جواد الله وردی مدافع اسبق آبی پوشان روز 10 بهمن 1352 و در آخرین ساعات نقل و انتقالات از تیم استقلال به پرسپولیس پیوست.

خبرآنلاین: جواد الله وردی مدافع اسبق آبی پوشان روز 10 بهمن 1352 و در آخرین ساعات نقل و انتقالات از تیم استقلال به پرسپولیس پیوست.

او اولین انتقال جنجالی در تاریخ دو باشگاه لقب گرفت. الله وردی که بعد از دربی شش تایی به کم کاری متهم شده بود، سرانجام بعد از 6 ماه سرگردانی با پرداخت 12 هزار تومان رضایتنامه خود را از استقلال گرفت و پیراهن پرسپولیس را بر تن کرد. قبل از او بازیکنانی مثل داریوش مصطفوی و اکبر افتخاری از تیم استقلال راهی پرسپولیس شده بودند، اما انتقال آنها سر و صدایی به پا نکرد.

الله وردی مدافع تیم استقلال در دربی شهریور ماه 52 بود که از سوی مسولان باشگاه متهم به کم کاری شده بود. این در حالی بود که او نقش زیادی روی گل های خورده استقلال نداشت و حتی دو گل پرسپولیس از طریق شوت از راه دور بدست آمد.
ادامه مطلب

انگيزه بالاي کريمي براي بازگشت خارق العاده است




مربي بدنساز پرسپوليس گفت: واقعا انگيزه کريمي براي بازگشت به پرسپوليس خارق‌العاده و عجيب است.
فرهاد چيذري در گفت‌وگو با فارس درباره آخرين شرايط علي کريمي پس از تمرين بدنسازي اظهار داشت: واقعا انگيزه بالاي علي کريمي از روزي که استارت مجدد بدنسازي خود را زده بي‌نظير و خارق العاده است.

وي افزود: کريمي دوست دارد خيلي زود برگردد و خودش بيشتر از هر کسي در حال کمک به خودش است اما نبايد درباره ايشان ريسک کرد. ما بايد پله به پله رو به جلو برويم.

چيذري گفت: تا چند روز آينده پزشکان دوباره وضعيت کريمي را مورد ارزيابي قرار خواهند داد و با توجه به تلاش کادر پزشکي پرسپوليس و فيزيوتراپي‌هايي که به موقع انجام شده پزشکان نظر نهايي خود را درباره استارت کريمي و شروع دويدن‌‌هايش را اعلام خواهند کرد. کريمي آنقدر انگيزه دارد که کار را براي کادر پزشکي پرسپوليس آسان تر کرده است. ما اميدواريم که کريمي صد در صد آماده را به زودي در بين قرمز پوشان ببينيم.
ادامه مطلب

فوتبال آلوده !


برای کاری یک روزه رفتم کرمان ، هنگام بازگشت فرهاد کاظمی سرمربی مس کرمان را دیدم ، هم مسیر بودیم تا تهران ، جالب بود می گفت تهدیدم می کنند و برایم اس ام اس زده اند که ده میلیون بده تا وقت بازی تشویقت کنیم ! فکرش را بکنید فحاشی گسترده علیه سرمربی یک تیم و بعد هم باج خواهی میلیونی ، الودگی فوتبال ما کم نیست برای گرفتن ای دی کارت انتخابات پرماجرای فوتبال ! به فدراسیون رفته بودم یکی از دوستان قدیم را دیدم که الان هم در همین فدراسیون سمتی دارد بحثمان داغ شد می گفت توی  فدراسیون از ابدارچی تا منشی و ... توی کار ترانسفر ( بخوانید دلالی ) بازیکن هستند ! یاد المان مسابقات جام جهانی افتادم همکاران خبرنگارانی  را به یاد اوردم که با ارز دولتی رنج سفر را تحمل می کردند ! و به جای ارسال گزارش و خبر دنبال دلالی های خاص فلان بازیکن و ستاره تیم بودند و اصلا هم ابایی نداشتند که به عنوان مدیر برنامه ( اسم قشنگتر این کار ) معرفی شوند .رشوه برای فلان داور ،  خرید وفروش برخی نتایج خصوصا در زمان پلی اف جلوه های دیگر از این فوتبال هستند . برای اینکه از وضع موجود بهتر بدانید از یکی از دوستان خبرنگار شنیدم که بازیکنی از 100 میلیون پول انتقالش تنها 15 میلیون به خودش رسیده است .بدهی  میلیونی پرسپولیس به رافائل و همینطور دروازه بان مقدونیه ای که حتی بر سر تمرین قرمزها عرق هم نکرد از جنبه های دیگر این فوتبال آلوده است .

به نقل از  مجری و خبر نگار مازیار ناظمی
ادامه مطلب

منابع درآمد ثانوي 10 فوتباليست پولدار ايران!


فوتباليست ها را بايد قشري دانست که اصطلاحا «پولدارند»؛ افرادي که سردمدار آنها را بايد علي دايي دانست. فردي که در کنار موفقيت هاي بزرگ فوتبال، حالا يکي از مردان بزرگ بيزينس است.

 کسب و کار: فوتباليست ها را بايد قشري دانست که اصطلاحا «پولدارند»؛ افرادي که سردمدار آنها را بايد علي دايي دانست. فردي که در کنار موفقيت هاي بزرگ فوتبال، حالا يکي از مردان بزرگ بيزينس است. در زير اشاره اي مي کنيم به 10 فوتباليست برتر ايران در حوزه کسب و کار.

موضوع کسب و کار و فعاليت هاي اقتصادي، فرآيندي است که اصلا نياز نيست يک فرد تخصصي در اين حوزه داشته باشد يا به اين فکر کندکه مي تواند فرد توانمندي باشد يا خير. در بازي اقتصاد و کسب و کار، پول و سرمايه حرف اول را مي زند. به عبارتي پول و سرمايه که باشد، با کمي تکيه بر فکر و تجربه ديگران مي توان فرد موفق بود.

فردي که اگر کمي هم شهرت پشت سر داشته باشد، مسير موفقيت را با سرعتي وراي تصور خواهد پيمود. فوتباليست ها اتفاقا از همين دست افراد موفق هستند. به طور عاميانه فوتباليست ها را بايد قشري دانست که اصطلاحا «پولدارند»؛ افرادي که از نگاه همگان غم آب و نان ندارند.

اما اين دليل نمي شود آنها به قراردادهاي چند صد ميليوني فوتبال بسنده کنند و به فکر اين نباشند که رمايه هاي خود را – که اتفاقا کم هم نيست – در کارهاي ديگر به کار نگيرند. اين قشر که کم تعداد هم نيستند، از چند سال پيش و در پي بالا رفتن دستمزدبازيکنان فوتبال، يکي پس از ديگري پا در فضاي کسب و کار گذاشتند.

افرادي که سردمدار آنها را بايد علي دايي دانست. فردي که در کنار موفقيت هاي بزرگ فوتبال، حالا يکي از مردان بزرگ بيزينس است. در زير اشاره اي مي کنيم به 10 فوتباليست برتر ايران در حوزه کسب و کار.

1- علي دايي، آقاي پولدار فوتبال ايران

علي دايي آن روز که راه  را براي ادامه تحصيل در پيش گرفت، شايد فکر نمي کرد روزي آنقدر پولدار شود که مهمترين رکن زندگي در دنياي مدرن امروز، برايش در اولويت چندم قرار بگيرد. دايي را بايد مرد شماره يک اقتصاد فوتبال و حتي ورزش ايران دانست. او که از کنار فوتبال به همه جا رسيد و همه نيازهاي مالي خود و اطرافيان نزديکش را مرتفع کرد، اين روزها علاوه بر عضويت در اتاق بازرگاني تهران، به عنوان يک تاجر جوان همچنان به دنبال ساخت يک شهرک توريستي در اطراف چالوس است.

آقاي گل فوتبال جهان علاوه بر مالکيت چندين فروشگاه و گالري کفش و لباس در مراکز خريد يوسف آباد، منيريه، ميدان محسني و ميلاد نور، نمايندگي انحصاري محصولات آديداس و نايک را هم در ايران دارد و در کنار اينها يک کمپاني توليد البسه ورزشي را هم از چند سال پيش با نام و برند خود ايجاد کرده و پوشاک ورزشي بسياري از باشگاه ها را توليد مي کند.

دايي البته در کنار تمام تلاش هايش در حوزه کسب و کار در تمام اين سال ها هيچ گاه از فوتبال فاصله نگرفته و بعد از کنار گذاشته شدن از پرسپوليس، دو فصل است هدايت تيم فوتبال راه آهن را برعهده دارد. حرفه اي که دايي در آن هم مثل حوزه اقتصاد، تحصيل و بازي فوتبال موفق بوده و قراردادهاي کلاني به واسطه جاذبه شخصي و جايگاهش منعقد مي کند. ناگفته نماند در کنار همه اينها دايي دستي هم در کارهاي خير دارد.

2- خداداد عزيزي، مرد پرحاشيه اما موفق

چهره پر دردسر، جنجالي، پرحاشيه اما با نمک دهه 70 و 80 فوتبال ايران را هم بايد يکي از مردان موفق در حوزه کسب و کار و فعاليت هاي اقتصادي دانست. او که به لطف درخشش در مسابقات مقدماتي جام جهاني 98 و ثبت حماسه ملبورن به اسطوره فراموش نشدني ما ايراني ها بدل شدت و بلافاصله راه فوتبال اروپا و کشور آلمان را در پيش گرفت، پس از پايان دوران حرفه اي فوتبال، اگرچه يکي از مربيان خاص و پرحاشيه اما کم اثر فوتبال کشور هم به شمار مي رود، در طول همه اين سال ها نشان داده است که شم اقتصادي خوبي دارد و بسيار با مهارت فکرش را در اين مسير به کار گرفته است. او ابتداي فعاليت اقتصادي خود را با سرمايه گذاري در حوزه پوشاک ورزشي آغاز کرد و همراه با مجيد ساعدي فر کمپاني توليد پوشاک «مجيد» را که معروفترين برند داخلي است، راه اندازي کرد.

خداداد اما خيلي زود به اين نتيجه رسيد که سرمايه گذاري در حوزه پوشاک وقت تلف کردن است و سرمايه اش را در بخش هاي ديگري به کار گرفت. از معاملات املاک تا ساختمان سازي و اين اواخر هم واردات قطعات خودروهاي خارجي. او البته اين روزها بخشي از سرمايه خود را به دبي برده و يک شرکت توليد قطعات يدکي خودرو هم در کشور سنگاپور احداث کرده است.

اين شرکت به نظر مي رسد درآمد بسياري براي حماسه ساز ملبورن دارد و او را راضي نگه داشته است. خداداد اخيرا و بعد از يک دوره حضور در باشگاه ابومسلم به عنوان مدير فني، فعاليت خاصي در حوزه فوتبال ندارد.

3- علي کريمي، شماره 8 پولدار

شماره هشت تاريخي فوتبال ايران، سال ها قبل پيش از آنکه رداي جادوگري بر تن کند، در کرج مسافرکشي مي کرد. او يک پيکان گوجه اي داشت. دوراني که به عنوان يک پديده در فتح تهران بازي مي کرد. او وقتي که به پرسپوليس هم پيوست، قبل و بعد از تمرين با ماشين خود کار مي کرد تا خرج خود را دربياورد. از آن روز که فوتبال و زندگي روي خوشش را به علي کريمي نشان داد، توانست به اندوخته هاي مالي بسيار دست يابد.

حضور چند ساله در سطح اول فوتبال دنيا رفته رفته از علي کريمي مردي پولدار و اقتصادي ساخت. او جدا از تمام موفقيت هاي ريز و درشتش در فوتبال و البته منهاي تمام محبوبيتي که در اين حوزه براي خود به دست آورد، در حوزه کسب و کار هم مردي است که توانايي زيادي دارد.

کريمي فعاليت خود را در فضاي اقتصادي و کسب و کار از شراکت با حامد کاويانپور در بحث ساخت و ساز آغاز کرد ولي در ادامه به تيم دو نفره خداد و مجيد ساعدي فر در شرکت پوشاک «مجيد» پيوست و سرمايه گذاري در اين حوزه را آغاز کرد و امروز هم به تنهايي ساخت و ساز ساختمان را در دستور کار دارد. کريمي اخيرا ويلايي در منطقه خوش آب و هواي لواسان ساخته که چند ميليارد هزينه روي دستش گذاشته است. کريمي هم مثل علي دايي، اهل بذل و بخشش بين فقرا و ايتام است.

4- کريم باقري، علاقه مند به فرش و کاميون

کريم باقري هم از جمله تبريزي هاي محبوب فوتبال ايران، علي الخصوص باشگاه پرسپوليس است. کريم باقري از جمله آخرين نفرات نسل طلايي فوتبال ايران بود که اتفاقا در همان دوره ترانسفر دايي و خداداد، او نيز در سطح اول فوتبال آلمان و باشگاه آرمينيا بيليفلد توپ مي زد.

«آقا کريم» هواداران پرسپوليس، برخلاف دايي و خداداد که بعد از پايان دوران حرفه اي فوتبالشان راه بازار کسب و کار را در پيش گرفتند، در همان دوران فوتبالي اش از آنجا که علاقه بسياري به «ولوهاي زردرنگ» سوئدي داشت، با کمک پدرش هر چه پول داشت در همين راه هزينه کرد و چند دستگاه از همين کاميون ها خريد. کريم باقري به همراه پدر همسرش هم يکي از تجار معروف فرش ايران و تبريز در دنياي فرش است.

تجارتي که به نظر سود بسياري براي مرد کم حاشيه فوتبال ايران داشته و او به منابع مالي بسياري از اين راه رسيده است. باقري اين روزها از دور و نزديک با باشگاه پرسپوليس همکاري مي کند.

5- مهدي مهدوي کيا، ملاک بزرگ

مهدي مهدوي کيا از آن دست بازيکناني است که به واسطه حضور قريب به يک دهه اي در فوتبال آلمان، سرمايه بسياري کسب کرده است. او که به واسطه سال ها حضور در تيم فوتبال هاغمبورگ، امروز به يکي از اسطوره هاي اين باشگاه متمول و بزرگ آلماني بدل شده است، در فضاي اقتصاد و کسب و کار علاقه زيادي به ملک دارد و تقريبا همه داشته هاي مالي اش را در مسير خريد املاک، آن هم در آلمان و تهران به کار گرفته است.

موشک سال هاي گذشته هامبورگ، اگرچه اين روزها کم فروغ تر از هميشه از جمله کاپيتانان پرسپوليس به شمار مي رود، اخيرا سرمايه گذاري در بخش صادرات و واردات را نيز آغاز کرده و حتي علاقه زيادي به زمين هاي کشاورزي پدرش در يکي از روستاهاي اراک دارد.

6- قلعه نويي، مرد شيک پسند فوتبال

ژنرال استقلالي ها آنقدر درگير مربيگري در ليگ برتر است که کمتر فرصت رسيدن به امور ديگر را دارد. او که هميشه مدعي است بزرگترين قرارداد مالي تاريخ فوتبال ايران را به خاطر استقلال رد کرده، بيشترين درآمدش از محل مربيگري در ليگ برتر است. او که حالا به عنوان پرافتخارترين مربي فوتبال ايران سالانه مبالغ بسياري از باشگاه هاي ليگ برتر مي گيرد، در کنار فعاليت در حوزه فوتبال، بخشي از سرمايه بسيار زياد خود را صرف خريد يک مبل فروشي در خيابان وليعصر کرده است و البته بدش هم نمي آيد در بازار ساخت و ساز سرمايه اش را به کار گيرد. در مورد ژنرال آبي ها شنيده مي شود که او استخر و سوناي پرطرفداري هم دارد.

7- غلام پيرواني، کسب و کار با گاوداري

«شاغلام» برخلاف چهره و خلق و خوي سنتي اش، يکي از پولدارترين هاي فوتبالي به شمار مي رود. ارث به جا مانده از خانواده پدري براي برادران پيرواني خوش يمن بود و در اين بين فقط غلام بود که علاوه بر حضوري فعال در کار خريد و فروش زمين، شغل پدر را ادامه داد و گاوداري مدرني را که يادگار پدرش بود، حفظ کرد و سرپا نگه داشت. البته به دليل مشغله زياد کاري، مديريت اين گاوداري را به عهده يکي از نزديکانش گذاشته است و خود فقط گاهي به آنجا سر مي زند تا خيالش از بابت تنها يادگار پدرش، راحت باشد.

8- فرهاد مجيدي، سرمايه دار آبي ها

کاپيتان تازه به استقلال برگشته آبي ها هم که مي توان نقش علي کريمي را در پرسپوليس، در استقلال به او داد، به واسطه سال ها حضور در فوتبال کشورهاي حوزه خليج فارس، سرمايه بسياري جمع کرده و خود را از جمله مردان موفق اقتصادي فوتبال ايران مي داند. مجيدي تقريبا همه داشته هاي مالي خود را در بخش ساختمان هاي دبي سرمايه گذاري کرده و يکي از مالکان بزرگ ساختماني در اين شهر تفريحي، اقتصادي است.

9- جواد نکونام، مردي در بازار عطر

کاپيتان تيم ملي فوتبال و البته تيم استقلال، يکي از خوش پوش ترين چهره هاي فوتبالي است و شايد به همين دليل است که به بازار عطر و ادکلن توجه زيادي دارد و حالا در واردات عطرهاي خارجي يکي از فعالترين ها به شمار مي آيد. البته نکونام در کنار اين تجارت شيک و البته پول ساز، با تني چند از دوستان خودش توليدي پوشاک و لوازم ورزشي هم تاسيس کرده است. نکونام از آخرين قرارداد خود با باشگاه اوساسونا، مبلغ زيادي دريافت کرد که در کنار آن علي فتح الله زاده هم مبلغ زيادي براي حضور او در استقلال هزينه کرد.

10- حامد کاويانپور، نمايشگاه دار اتومبيل

حامد کاويانپور؛ شايد جمع دارايي هايش يک چندم علي دايي و ديگران نباشد ولي اين هافبک سابق ملي پوش تيم پرسپوليس، يک مدرسه فوتبال تاسيس کرده که همه امکانات و سهام آن متعلق به خودش است.

او در کنار آموزش فوتبال به نونهالان علاقه مند، علاقه بسياري هم به بازار اتومبيل و علي الخصوص خودروهاي گرانقيمت خارجي دارد. کاويانپور يک نمايشگاه بزرگ اتومبيل دارد که معمولا بازيکناني نظير علي کريمي و ديگران، ماشين هاي گرانقيمت خود را معمولا از طريق اين بازيکن سابق پرسپوليس خريداري مي کنند.
ادامه مطلب

نگاه آماري به ديدارهاي پرسپوليس و فولاد


پرسپوليس و فولاد در حالي در آخرين بازي هفته بيست و چهارم روبرو مي شوند که فولاد در 8 بازي اخير خود در ليگ برتر مقابل پرسپوليس پيروز نشده است.

پرسپوليس و فولاد تاکنون 28 بار در ليگ و جام حذفي باهم روبرو شده اند که سرخپوشان پايتخت 14 برد و فولاد نيز 6 برد کسب کرده اند و 8 بازي نيز با نتيجه مساوي خاتمه يافته است. پرسپوليس 40 گل و فولاد نيز 27 گل به ثمر رسانده است. بهترين برد پرسپوليس مقابل فولاد در بازي برگشت فصل 88 بود که سرخپوشان در آزادي 3-1 اين تيم را بردند، اما بهترين برد فولاد در افتتاحيه فصل 83 بود که با نتيجه3-1 پرسپوليس را دراهواز برد.

پرسپوليس در 8 بازي آخر خود مقابل فولاد در ليگ برتر شکست نخورده است. سرخپوشان آخرين بار در دور رفت فصل 87 در اهواز 3-2 به فولاد باختند و پس از آن در 8 بازي متوالي مقابل اين تيم شکست نداشته اند. در هشت بازي اخير دو تيم 4 برد و 4 تساوي براي پرسپوليس رقم خورده و جالب اينکه پرسپوليس يکي در ميان برده است و اکنون دوباره نوبت برد سرخپوشان است!
ادامه مطلب

براي جلوگيري از قهرماني،باز هم پنالتي سپاهان گرفته نشد



سرپرست تيم فوتبال سپاهان گفت: باز هم براي جلوگيري از قهرماني سپاهان پنالتي ما گرفته نشد.





رسول خوروش در گفت و گو با فارس در مورد قضاوت عليرضا فغاني در بازي اين تيم مقابل فجرسپاسي اظهار داشت: مشکلات داوري براي سپاهان به هفته اي يک بار رسيده و ديگر پنالتي ها ما گرفته نمي شود. باز هم در راستاي جلوگيري از قهرماني سپاهان پنالتي ما مقابل فجرسپاسي گرفته نشد.

وي افزود: اين اشتباه از سوي فغاني بعيد بود. البته ما کماکان مي گوييم که اين اشتباهات سهوي است. روز گذشته براي ما جالب اين بود که داور مي گفت من صحنه خطا را نديدم اما کمک داور هم مي گفت من فکر مي کردم فغاني صحنه خطا را ديده و اعلام به پنالتي مي کند.

خوروش ادامه داد: گاهي نگرفتن پنالتي روي نتيجه تاثيري ندارد مثل بازي با سايپا که 3 بر صفر جلو بوديم اما در يک بازي مثل ديروز مي توانستيم روند مسابقه را عوض کنيم.

سرپرست سپاهان تاکيد کرد: ما هيچ وقت قبل از نظر کارشناسان در مورد قضاوت داور صحبت نمي کنيم اما روز گذشته صحنه خطا به قدري واضح بود که نياز نديديم تا برنامه 90 صبر کنيم.
ادامه مطلب

ستاره ی دربی 74 در استودیو ترانه سرخ!!!

یک سورپرایز دیگر از همکاری داریوش خواجه نوری و باشگاه پرسپولیس!!

تعداد ستاره های فوتبال که صدایشان را به این کار هدیه کرده اند بیشتر و بیشتر و به لحظات پایانی ضبط و تولید این محصول نزدیک و نزدیکتر می شویم.

این بار ایمون زاید، ستاره‌ی دربی ۷۴ به استودیوی ترانهٔ سرخ آمده بود تا با همکاری داریوش خواجه نوری با صدای زیبا و لهجه ای دوست داشتنی برای تمامی طرفداران پرسپولیس بخواند:

در میدان بی‌پروا در هرجا ما بودیم و پرسپولیس قهرمان ما




ادامه مطلب

و حاجی در بین عربها به دنبال خدا !!!

اینقدر این عکس رو نگاه کنیم تا بلکه به هممون بربخوره

واقعا حقیقت تلخیه...
 
 

ادامه مطلب

دراینجاکسی بفکرایران هست؟


دراینجاکسی بفکرایران هست؟بفکرمردمش هست؟بفکرآنهاکه دارندازگرسنگی میفرسایندواز سرمامیلرزند.کسی بفکرجوانانیکه بازوی میهن اندامابربالای دارمیروندهست؟بفکرکودکان ونو جوانانیکه بایددرمدرسه باشندامادرخیابانهاآواره ودرمیان آشغالهابدنبال تکه ای نان هستند؟به فکرمردمیکه زندگیرابرآنهاحرام ومرگ راحلال کرده اند؟بفکرسرزمینیکه ازهم پاشیده شده،روس و چین خزاینشانراازمال ایرانیان 
پرکرده اندهست؟کسی بفکرطاعونی که عمامه برسرش گذاشته تاایرانرابامردمش بکام فنافروببردهست؟ایرانی!هرکجاکه هستی!بدان اینرا،برای ایران ومردمش گوری بپهنای ایران کنده اند.تحریمها جام زهرشوکران برای مردم وحمله نظامی ببهانه اتم،محو نقشه ایران ازروی کره زمینست.آثارتاریخی ماراچرادزدیدند؟چراخراب کردند؟چراهرروزدارمیزنند؟ ملاهابرای حکومت آمدندیاکشتارونابودی ایران؟شماایران ومردم اسیرش رارهاکرده برسرشاهی وجمهوری بایکدیگردعوادارید؟این خانه ازبُن ویرانست،خواجه درفکرایوانست.ایران بامردمش دارد نابودمیشودشمادراندیشه بزک کردن آنید؟آخرتابکی وتابکجا؟درانتظارچه هستید؟مرگ همه آنها



محبوبه ایرانی‌
ادامه مطلب

در پس فعالیت های پنهان فتح اله زاده چه می گذرد؟

فتح اله زاده شوالیه ای تجزیه طلب؟!؟ (سعید عبدالمجید)

 

 از فتح لله زاده همه چیز شنیده بودیم الا فعالیتهای ضد امنیتی !مقاله ایی که در زیر میخوانید در کیهان نوین به قلم سعید عبدالمجید که در نوع خود میتواند قابل تامل باشد درج شده است.


علی فتح اله زاده نامی آشنا در فوتبال ایران است که به واسطه سال ها حضور در سطح اول فوتبال ایران، اسم و رسم و البته محبوبیت زیادی برای خود دست و پا کرده است. محبوبیتی که با طرح و برنامه ای بلند به اجرا در آمده و از آن استفاده شده است. محبوبیتی که در پس آن اهداف دیگری در نظر بوده که از جمله مهمترین آن، ردپای مدیر محبوب در فعالیت های تجزیه طلبی پان ترک هاست!
کیهان نوین: از عمده خصائص مدیریت ۳ دهه ای علی فتح اله زاده خویی، همین بس که هر روز پول خرج می کند اما به جای اینکه پولش تمام شود، هر روز پول روی پولش می آید! او حالا به عنوان معروف ترین و به نوعی محبوب ترین مدیر تاریخ استقلال، آنقدر اعتبار کسب کرده که به واسطه ی آن با دانه درشت ها در هر حوزه ای حشر و نشر پیدا کرده است. و همین شهرت فوتبالی او، زیر سایه ی باشگاه پرهوادار و محبوبی چون استقلال، بهترین بستر را برای دیگر فعالیت های او مهیا کرده است.فعالیت هایی که بدون شک در ۲ بخش پنهان و آشکار نهفته است!

بخش اول فعالیت های فتح اله زاده، روی آشکار و فوتبالی آن است که در دید همگان قرار دارد و بستر ساز فعالیت های پنهان اوست!

بخش دوم اما به فعالیت های غیر فوتبالی او مربوط است که به نوعی از همین دنیای فوتبال ارتزاق می کند.

زندگی شخصی فتح اله زاده، رازهایی در خود پنهان دارد که شاید نزدیکترین همکارانش هم از آن بی خبرند و یا اگر هم کسی از آن خبر دارد، به طمع حمایت های مالی حاجی سخنی از آن به میان نمی آورد. فعالیت هایی که نان از فوتبال و استقلال می خورد تا چرخش خوب بچرخد!

فتح اله زاده که به گفته ی خودش دارای دو مدرک دکترا و مهندسی از دانشگاه باکو و انگلیس است، بی توجه به این که کسی هرگز نمی داند دکترا و مهندسی حاجی در چه رشته ای است و در چه زمانی اخذ شده! خود نشان از سوال های تعجب انگیز زیادی دارد.

در این مقال اما کاری به مدرک وی از دانشگاه انگلیس و دوران پیش از شهرت او نداریم، بلکه تمرکز به روی مدرک تازه اخذ شده حاجی از دانشگاه نه چندان معتبر باکو، آن هم در پیک مشغله های شخصی و اداری فتح اله زاده است. تمرکز روی مساله ای که شائبه های بسیاری را در دل دارد!

اینکه مدیرعامل یکی از پرطرفدارترین و پرحاشیه ترین تیم های ایران در کنار دل مشغولی های تجاری اش، آن هم در نیمه سوم زندگی به فکر کسب علم می افتد، از دو حالت خارج نیست. اول اینکه: این تراژدی داستانی رمانتیک برای خوراک نصیحتی جوانان است که الگویشان مردی ۵۵ ساله باشد که در پی کسب علم است تا حاجی مصداق زگهواره تا گور دانش بجوی را زنده نگه دارد!

دوم اینکه: نقش و هدفی خاص در پس این نمایش علم اندوزی نهفته باشد. وگرنه حاجی فتح اله زاده را با این همه اعتبار، با این همه ثروت و با این همه شهرت چه به تحصیل علم در دانشگاه پیش پا افتاده ی باکو!!!

اصلا چه دلیلی دارد که فتح اله زاده با آن همه دغدغه های شغلی و شخصی، ۴ روز از ۷ روز هفته را در آن سوی آب ها و در کشور دوست و همسایه، آذربایجان روزگار بگذراند؟!؟
 
 
مگر می توان باور کرد حاجی تنها به دلیل کسب علم و ایضا معاملات تجاری، بیشتر روزهای هفته را در کشور همسایه بگذراند؟!؟

اصلا اگر حاجی اینقدر پول دارد که سال هاست در باکو تجارت می کند، پس چرا همیشه خود و بازیکنانش از بی پولی و عقب افتادن وعده های مالی نالانند؟! اصلا اگر حاجی پول ندارد که قرارداد بازیکنانش را تسویه کند، پس او را چه به تجارت هفتگی در کشور دوست وبرادر آذربایجان؟!

دیگر رفتار شائبه برانگیز فتح اله زاده در ادبیات گفتاری او نهفته است. در این میان کافی است هر کسی در هر جایگاه و منصبی سخنی به میان آورد که به مزاق مدیرعامل محبوب خوش نیاید. آنگاه است که نگاه و فطرت تک بعدی فتح اله زاده رخ می نماید و عنان از کف داده، چنان بر او می تازد که غریب و آشنا را از دم تیغ می گذراند. نگاه و ادبیاتی که خاص افراطی های تازه ریشه گرفته ی تجزیه طلب است! گروهک تجزیه طلب ایران نیز هرگاه سخنی علیه اعتقادات تک بعدی شان می شنوند، آن را برنتابیده و واکنش انفعالی نشان می دهند. مرغ گروهک های تجزیه طلب همیشه یک پا دارد که آن هم در گرو تجزیه طلب هاست. دقیقا مثل مرغ شوالیه ی ایرانی که سال هاست یک پا، لی لی می رود! رفتارهای دور از ادب، انفعالی و غالبا به دور از منطق فتح اله زاده در مقیاسی کوچک به نام برنامه ۹۰ گواه این ادعاست.

اما این نیز همه ی ماجرا نیست. به گواه تاریخ از روزی که فتح اله زاده در مسند مدیریت استقلال جلوس کرده، هرگز و هرگز هیچ بازیکن آذری زبانی لباس پرسپولیس بر تن نکرده! همه آذری ها حتی آنان که در ابتدا با پرسپولیس مذاکره آغاز کردند، در میانه، راهشان به سوی خیابان لارستان(دفتر فتح اله زاده) و باشگاه استقلال کج شد. ستار همدانی، سیروس دین محمدی، علی لطیفی، کاظم محمودی، رسول خطیبی، علیرضا اکبرپور، سعید لطفی و… همگی در زمره آذری زبان هایی بودند که به لطف ارادت حاجی به این قومیت، پیراهن استقلال به تنشان کردند! البته شاید این اتفاق که نسل دیروز و امروز فوتبال آذربایجان جملگی عاشق و شیدای استقلال به دنیا می آیند، ار برکات حضور این مدیر زیرک و محبوب در استقلال ایران باشد و نه چیز دیگر!!

اما اینکه چطور مدیر محبوب و البته طرفدار تجزیه ی ایران، چنین سرمایه گذاری را به روی تیم محبوب منطقه خود نکرده، سوالی به جاست که جوابی ساده در آن نهفته است. جوابی که خود نشان از زیرکی حاجی دارد.

در اینکه تراکتور سازی از هواداران بسیار زیادی برخوردار است هیچ شکی نیست، اما به یقین آشکار است طرفداران تراکتور سازی در دایره ترک زبان ها خلاصه می شود که در قیاس با محبوبیت همه گیر استقلال که حتی فرامرزی هم هست، هرگز کارایی مورد نظر حاجی را اجابت نمی کند. ذکر این نکته نیز به جاست که تنها در مسند استقلال است که می توان اعتبار میلیاردی داشت و حاتم طایی شد تا تامین اعتبار مالی تجزیه طلبان هم مهیا باشد! و چه اعتباری بهتر از مدیرعامل تیمی محبوب که به راحتی می توان با اتکا به آن تامین اعتبار کرد!!

درواقع حاجی تنها در پس سایه ی استقلال تهران می تواند کسب اعتبار مالی کند تا به تبع آن پروژه های فرا مرزی اش نفس بکشد! اما در این میان، مدیر زیرک از یک نکته غافل مانده است و آن اینکه اگرچه مردم ساده دل ایران را می توان با افسار عشق به هر سو کشاند، اما عشق به سرزمین مادری ورای همه ی عشق هاست. او از این غافل مانده که محبوبیتش در دل مردم، تنها به خاطر استقلال ایران است ونه شخص خودش! مردم او را دوست دارند چون در جلد خادم استقلال محبوب آن ها فرو رفته است.
 
 
فتح اله زاده، قریب، رویانیان ویا هر کس دیگر، اگر خرده محبوبیتی دارند، تنها و تنها در لوای بزرگی استقلال و پرسپولیس محبوب است و دیگر هیچ!!

حاجی از این نکته غافل مانده، تیمی که سنگر فعالیت های پنهان او شده استقلال ایران است. تیمی ایرانی که هوادارانش هم ایرانی و عاشق ایران هستند و هرگز اجازه نخواهند داد عشق آن ها وسیله یا ابزاری در جهت امیال و تحرکات تجزیه طلبان باشد.

حاجی این نکته را فراموش کرده که حفظ تمامیت عرضی از هر واژه ای مقدس تر است چراکه غیرت ایرانی، پشتوانه ی این مرز و بوم بوده و خواهد بود.

تمام این ها اما نه دلیل آن است که فتح اله زاده فعالیت تجزیه طلبی می کند، نه، او تنها نقش حامی و حمایت کننده ی این گروهک سوداگر را عهده دار است، حمایت های مالی که از بزرگی نام استقلال به خمره ی پان ترک ها می ریزد!!

جان کلام اینکه؛ علی فتح اله زاده خویی با طرح و برنامه ای دراز مدت توانسته به عنوان یکی از منابع اصلی تامین هزینه تجزیه طلبان، البته کاملا پنهان و چراغ خاموش! بستر مناسبی را برای فعالیت این گروهک تندرو فراهم آورد.

با تمام این اوصاف اگرچه مدرک مستندی دال بر این ادعا وجود ندارد که آن هم نشأت گرفته از زیرکی حاجی است، اما یقینا این اطلاعات از منابع موثق جمع آوری شده که صحت آن دیر یا زود به اثبات خواهد رسید.



سعید عبدالمجید کیهان نوین

اول بهمن ماه ۲۵۷۱
ادامه مطلب

دوبیتی های دولت پاک


اختلاس در شکاف

ای مختلسان نظر سوی خاک کنید

از لای شکاف یا که از چاک کنید

میلیارد دلار اگر به گا رفت چه باک

یک دم نگهی به دولت پاک کنید

دولت پاک

این دولت ما دولت پاکی بوده است

یک روز یه چیز زیر خاکی بوده است

گر دزد شدند جملگی دولتیان

لابد که در آن بیم هلاکی بوده است.

اوضاع فلک

گفتند که این دولت، خیلی پاک است

هر کس که کند نقد، دهانش چاک است

در بین شکاف دولت و رهبر دین

فریاد که اوضاع فلک، بر فاک است

تپه های گل

اول که دلیر بود و بی باک آمد

محمود فلک شکفت و بر خاک آمد

یک تپه ز همتش نرید و نگذشت

صد شکر که دولتی چنین پاک آمد

آریا از آلمان آمد

به خوجستان، به خوجستان، اومه یار

ز کلن اومه، ز کلن اومه، خریدار

فروشم کارخونه ی از جنس فولاد

سه میلیارد حاصل اومه، از چنین کار

دولتت پاک

سرت پاک و تنت پاک و دلت پاک

که گفت حدادیان هم دولتت پاک

سه میلیارد کاغذپاره کجات بی؟

که گشته اختلاس در دولت پاک



طنز, 
ادامه مطلب

چهار نمونه از اقدامات زشت قلعه نوعی؟!


در بحبوحه ی مسابقات لیگ برتر، علی اصغر مدیر روستا سرمربی برکنار شده ی شهرداری تبریز مدعی شد که میثم بائو (بازیکن شهرداری) با سه کارته کردن عمدی، خود را از دیدار بعدی تیمش با تراکتور سازی تبریز که هدایت
 آن را امیر قلعه نوعی بر عهده داشت محروم کرده است!
مدیر روستا همچنین مدعی شده بود که میثم بائو فصل آینده به تیم امیر قلعه نوعی خواهد پیوست!
و اینک پیوستن ناگهانی میثم بائو به تیم استقلال، بیش از پیش به حرف های اصغر مدیرروستا رنگ حقیقت داد.
حرف های مدیر روستا آن زمان سروصدای زیادی به پا کرد و تا چند روز محافل ورزشی در مورد مصاحبه ی وی تحلیل و بررسی می کردند، اما پس از چند روز حرف های وی به فراموشی سپرده شد و اوضاع به روال عادی برگشت.
اما خبری منتشر شد که مبنی بر پیوستن ناگهانی میثم بائو به تیم استقلال تهران، شاید اگر قلعه نوعی سرمربی استقلال نبود، این انتقال سروصدای زیادی را به پا نمی کرد، اما وقتی یاد صحبت های علی اصغر مدیرروستا می افتیم، بیشتر کنجکاو می شویم که آیا صحبت های وی حقیقت داشته است یا خیر.
اما این بار اول نیست که بازیکنی به تیم قلعه نوعی منتقل می شود و پس از انتقال وی، حرف وحدیث های زیادی مبنی بر پیشینه ی آن بازیکن شنیده می شود، کانون هواداران پرسپولیس سعی دارد با بیان چند مورد از این انتقال ها نشان دهد که فوتبال ایران با وجود امثال آنها، هر روز بدتر از دیروز می شود.
۱_ فصل ۸۳-۸۴: هفته ی آخر لیگ، استقلال تهران با سرمربی گری امیر قلعه نوعی در نوشهر به مصاف شموشک این شهر می رود. بازیکنی به اسم رامین محرم نژاد، که در تیم شموشک بازی می کرد به صورت کاملاً مبتدیانه و مشکوک توپ را لو میدهد و همان توپ توسط رضا عنایتی تبدیل به گل برتری استقلال می شود.
محرم نژاد بعد از آن به استقلال تهران منتقل می شود، اما در طول فصل حتی ۱ دقیقه هم بازی نمی کند!
۲_ فصل ۸۳_۸۴، جام حذفی: در دیدار رفت که در گیلان برگزار شد، تیم پگاه موفق شد با نتیجه ی ۱ بر صفر استقلال را شکست دهد، اما در بازی برگشت، تیم استقلال موفق شد ۳بر صفر پگاه گیلان را شکست داده و قهرمان جام حذفی شود. استقلال در حالی برنده ی این بازی شد که ابراهیم تقی پور، مدافع پگاه گیلان، در این بازی بسیار ضعیف کار کرد و به نوعی روی هر ۳ گلی که تیمش دریافت کرد نقش داشت.
تقی پور فصل ۸۴_۸۵ در تیم استقلال بازی کرد!
۳_ فصل ۸۷_۸۸: پرسپولیس در رشت به مصاف پگاه گیلان میرود، ابراهیم توره، بازیکن آن سال پرسپولیس که به نوعی مهره ی کلیدی آن تیم هم به شمار می آمد، زمانی که داور بازی را متوقف کرد، بی جهت به توپ ضربه زد و با دریافت کارت زرد، از حضور در دربی محروم شد.
مربی آن سال استقلال کسی نبود جز امیر قلعه نوعی، وی سال آینده سرمربی سپاهان اصفهان شد و ابراهیم توره را به آن تیم برد!
۴_ فصل ۹۰-۹۱: علی اصغر مدیرروستا، سرمربی برکنار شده ی شهرداری تبریز، چند هفته پس از برکناری، طی یک مصاحبه ی جنجالی اضا کرد که میثم بائو، مهاجم تیمش، با دریافت کارت زرد عمدی، کاری کرده است که در مقابل تیم سابقش بازی نکند.مدیرروستا این نکته را هم گفت که بائو فصل آینده به تیمی خواهد رفت که قلعه نوعی هدایت آن را بر عهده خواهد داشت!
حرف های مدیر روستا وقتی به حقیقت تبدیل شد که امیر قلعه نوعی سرمربی استقلال شد و میثم بائو را به عنوان اولین خرید به تیم دوم پایتخت برد.
ادامه مطلب

سید رضا، جدیدترین اقا زاده فوتبالی + عکس



فامیلی این آقای راننده عرب است . عرب ها دو برادر هستند که این روزها رابطه خوبی با امیر قلعه نویی دارند و به واسطه دوستی با رضا رسولی نژاد پسر رییس هیات مدیره استقلال احمدرسولی نژاد مقدمات استقلالی شدن امیر قلعه نویی را فراهم آوردند.



 رضا رسولی نژاد این آقا پسری است که همه در به در دنبالش می گردند. او در اکثر جلسات هیات مدیره حضور دارد و به اخبار این جلسات را به دوستانش می دهد.  سایت گل عکسی منتشر کرده بود از یک راننده که قرار است همه کاره قلعه نویی شود. 

فامیلی این آقای راننده عرب است . عرب ها دو برادر هستند که این روزها رابطه خوبی با امیر قلعه نویی دارند و به واسطه دوستی با رضا رسولی نژاد پسر رییس هیات مدیره استقلال احمدرسولی نژاد مقدمات استقلالی شدن امیر قلعه نویی را فراهم آوردند.
 البته رضا رسولی نژاد سبب ناراحتی خبرگزاری فارس و عکس العمل سایت گل شده است. خبرگزاری فارس در گزارشی به تاثیر یک آقازاده در تحرکات هیات مدیره اشاره کرده بود و سایت گل هم در مورد ماجرای قبلی «بچه» و استقلال هشدار داده است .
 به هرحال این عکس رضا رسولی نژاد را نشان می دهد ؛کسی که در اکثرجلسات مهم استقلال در دوماه اخیر شرکت داشته و در اکثر اوقات جواب تلفن پدرش را این طور می دهد:" سید رضا هستم ، پسرحاج آقا " این طور که شنیده می شود رضا رسولی نژاد ۲۵ سال بیشتر ندارد.
ادامه مطلب

افشاگری پشت پرده امیر قلعه نویی در استقلال وحواشی آن به نقل از استقلالی‌ها





اینکه می گویند  قلعه نوعی در کلاس مربیگری بایرلورکوزن شرکت کرده، صحت ندارد چون باشگاه  کلاسی برای تدریس مربیگری نداشت
امیر برادران منتقد سابق روزنامه های کشور و منتقد فعلی رسانه خارج از کشور  می نویسد :
 آقای قلعه نوعی مدارج مربیگری را پله پله طی کرده و ارتباط خوبی  با بازیکنان،تماشاگران،مدیران و مطبوعات دارد و یک مدیر بسیار خوبی است و از جمله مربیانی است که سعی می کند خودش را با فوتبال نوین دنیا هم سطح کند !
این کارشناس جدید بی بی سی فارسی به علت ارتباط هایی که با مدیران غیر ورزشی فوتبال امروز ایران دارد، حرف های ضد و نقیض زیاد می زند!
اما حالا در مورد دوست ایشان امیر قلعه نوعی که در مصاحبه ای با خبر آنلاین و ایسنا گفته :بعضی‌ها می‌گویند که من مربی سنتی هستم، البته من در دلم به آنها می‌خندم. من یک دوره حرفه‌ای مربیگری را در بایر لورکوزن زیر نظر کریستوف دام طی کردم.( علی دایی در این مورد گفته بود که ایشان در آن موقع از پشت میله های استادیوم فقط نگاه میکرد) در آن کلاس به اندازه ۲۰ سال نکات جدیدی از فوتبال یاد گرفتم وتابستان هم قرار است در بالاترین سطح فوتبال دنیا، در یک دوره حرفه‌ای مربیگری شرکت کنم و از طریق محمد تقوی کارهای ثبت نام و شرکت در این دوره انجام شده است و باید از ایشان تشکر کنم که خیلی زحمت کشید! و پس از پایان لیگ در این دوره حضور خواهم یافت !
با حضور محمد تقوی و ارتباط های او با فتح الله زاده و حالا قلعه نوعی  و حرف های ضد و نقیض در باره پرویز مظلومی  و جاده را صاف کردن برای قلعه نوعی ( چون ایشان هنوز چشمش دنبال مربیگری استقلال است) از جمله مسائلی است که استقلال بی بی سی فارسی  را این روزها شدیدا زیر سئوال برده  است ! شبکه ای که همیشه اعتقاد دارد که ما اپوزسیون نیستیم و کاملا مستقل عمل می کنیم ! و جالب اینجاست که در داخل ایران بخشنامه صادر کردند و گفتند که هیچکس حق مصاحبه با بی بی سی فارسی را ندارد! اما ایشان با این شبکه صحبت میکند و در داخل ایران هم سایت های متعلق به جمهوری اسلامی (خبرآنلاین) در ویژنامه نوروز با ایشان مصاحبه میکند!
حالا پیدا کنید پرتقال فروش را!
حالا نکاتی هم در مورد امیر قلعه نوعی از قلم ورزشی نویسان داخل ایران( یاسراشراقی)
، امیر قلعه نویی در یک برنامه ریزی چند ساله به صندلی سرمربیگری استقلال رسید و بر آن تکیه زد.
اولین بازی امیر به عنوان بازیکن استقلال در تاریخ ۱۹/۱۲/۱۳۶۷ مقابل پرسپولیس رقم خورد. این بازی که در مرحله یک چهارم نهایی جام حذفی برگزار می شد به پنالتی کشیده شد و امیر پنالتی اش را از دست داد..
او در اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۵ همراه تیم ملی به چین سفر کرد و اولین بار پیراهن تیم ملی الف را بر تن کرد اما تا سال ۱۳۷۲ هیچ گاه مجدداً به تیم ملی فراخوانده نشد یعنی ۲۱/۶/۱۳۷۲ دیدار ایران – بوسنی هرزگوین که با سرمربیگری علی پروین انجام شد. در کارنامه قلعه نویی تنها یک گل زده آن هم به کویت دیده می شود
صادق ورمزیار بازیکن قدیمی استقلال در مورد قلعه نوعی می گوید:
از ۱۲ سالگی و در تیم های پایه یی عضو تیم استقلال بودم ،امیر  فکر همه جا را کرده بود. می دانست می تواند به راحتی من را از سر راه بردارد. طرح دوستی با من ریخت و با هم خیلی نزدیک شدیم. سال ۷۲ بود. بازوبند کاپیتانی به من رسید اما من جلوی همه آن را به قلعه نویی دادم. دیدم او بزرگتر از من است و در فضای دوستی، درست نیست من بازوبند را ببندم.» در همین دوران یکی از بزرگترین اتفاقات زندگی امیر قلعه نویی به وقوع پیوست. محمدجواد ایروانی، رئیس هیات مدیره باشگاه و قائم مقام وزارت کشاورزی، راه ورود قلعه نویی به نزدیکی اش را باز گذاشت. به اعتقاد برخی از مطلعان، آشنایی و قرابت قلعه نویی با ایروانی در سونای مشهوری در خیابان زعفرانیه اتفاق افتاد؛ «رفاقت ها نقش داشت. سونایی بود که اتفاقاً کاپ قهرمانی ما در جام باشگاه های آسیا در آنجا نگهداری می شد. هنوز هم آن کاپ آنجاست. این سونای مشهور محل دیدارهای کاپیتان تیم با رئیس هیات مدیره بود.» عده یی معتقدند قلعه نویی اخبار تیم را در دیدارهایش با ایروانی در سونا به اطلاع او می رساند.
سال ۱۳۷۵ پورحیدری تصمیم گرفت در دیداری که برابر پرسپولیس داشتیم از او در ترکیب اصلی استفاده نکند، او بلافاصله از موضوع مطلع شد و به من و رئیس هیات مدیره (آقای ایروانی) مراجعه کرد ولی پورحیدری زیر بار نرفت.» پرویز مظلومی دستیار پورحیدری در آن روزها شرح اتفاق را اینگونه تکمیل کرد؛ «آن بازی را یک بر صفر باختیم. امیر نیمه دوم به زمین فرستاده شد ولی به طور مشخص در خدمت تیم نبود و به اصطلاح داخل زمین راه می رفت. این مساله به خاطر درگیری دوباره قلعه نویی و شاهرخ بیانی هم بود. او حتی با پورحیدری پرخاشگرانه برخورد کرد.» ما برای انجام یک بازی با پیام مشهد باید به مشهد می رفتیم. آن زمان اغلب سفرهای تیم با اتوبوس انجام می شد ولی امیر بدون اطلاع ما با هواپیما به مشهد رفت. باز هم در آن بازی منصور تصمیم گرفت امیر را از نیمه دوم به ترکیب اضافه کند که البته باز هم در نیمه دوم امیر فقط در میانه زمین راه رفت. پس از پایان بازی باز هم او تیم را همراهی نکرد و با هواپیما به تهران بازگشت. او و ادموند اختر که توسط منصور کنار گذاشته شده بودند کار را تمام کردند.»
در چنین روزهایی قلعه نویی تلاش خود را برای تغییر سرمربی به حداکثر رساند. او برای جلب همکاری به همبازیانش رو آورد که اتفاقاً یکی از آنها صادق ورمزیار بود که می گوید : یک روز پیشنهاد داد که اگر بیایی و با من هماهنگ بشوی ما منصورخان را برمی داریم و دو نفری تیم را اداره می کنیم. ولی من گفتم که منصورخان مثل پدرم می ماند. ۱۲ ،۱۳ ساله بودم که زیر بال و پرم را گرفت. منصور پورحیدری برکنار شد و جای خود را به ناصر حجازی داد اما مساله یی که در هاله یی از ابهام باقی مانده است این است که طوماری که گفته می شود با تلاش قلعه نویی در جهت مخالفت با پورحیدری امضا شد،
آمدن ناصر حجازی هم در بهبود موقعیت قلعه نویی تاثیری نداشت و او بلافاصله باب مخالفت با ناصر حجازی را گشود که تا برکناری حجازی ادامه داشت. قلعه نویی که دیگر، بازنشستگی را پذیرفته بود در پی چاره یی برای رسیدن به صندلی مربیگری استقلال برآمد؛ طالبی می گوید: «۲۰ روز تمام از ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر در دفتر من می نشست و مدام تکرار می کرد که من به حقم در استقلال نرسیدم.» و این آغاز رفاقت نزدیک ابراهیم طالبی و امیر قلعه نویی بود. همین رفاقت بود که به حضور قلعه نویی بر سر تمرینات تیم بایرلورکوزن منتهی شد؛ «روزی که رودی فولر به ایران آمد امیر از من خواست که مدتی به لورکوزن برود و بر سر تمرینات بایر حاضر شود.برایش ویزا گرفتم و او را به آنجا فرستادم. مدتی گذشت و او گفت که دلش برای همسر و فرزندش تنگ شده. من هم برای آنها ویزا گرفتم. وقتی دوره حضور او تمام شد به من گفت می توانی به آقای کریستف دام بگویی یک کاغذ بنویسد که من در این مدت سر تمرینات بایر لورکوزن بوده ام؟ من با جلب نظر «دام»، نامه یی را نوشته و دادم تایپ شد و دام آن را امضا کرد. اینکه می گویند  قلعه نوعی در کلاس مربیگری بایرلورکوزن شرکت کرده، صحت ندارد چون باشگاه ها کلاسی برای تدریس مربیگری نداشت!
در این زمان قلعه نویی توسط یکی از دوستانش در پرتیراژترین روزنامه کشور با کرباسچی- شهردار وقت تهران- آشنا شد و به این ترتیب او مدتی به عنوان مشاور شهردار یکی از مناطق تهران مشغول به فعالیت بود. این جمله معروف را بسیاری از قلعه نویی شنیده اند که «من از کرباسچی یاد گرفتم با آدم های بزرگ کار کنم.» با بازگشت قلعه نویی از آلمان فتح الله زاده به او پیشنهاد مدیریت تیم های پایه یی استقلال را داد؛ «جواب داد که نه، می خواهم از بزرگسالان شروع کنم.».
مدتی بعد هم ناصر حجازی برکنار شد و جای خود را دوباره به منصور پورحیدری داد. ابراهیم طالبی نقل قول جالبی از پورحیدری دارد؛ «یک روز از پورحیدری پرسیدم چرا شما از امیر استفاده نمی کنید؟ او جواب داد که هر کسی با امیر کار می کند باید دو پاسبان بگیرد که وقتی برمی گردد پشت سرش کودتا نشده باشد.»
در طول این مدت امیر قلعه نویی مربیگری در تیم های برق تهران و کشاورز را تجربه کرد ولی هیچ کدام تجربه چندان خوشایندی برای او به حساب نیامدند.تداوم حضور برای قلعه نویی از هر چیز دیگری بااهمیت تر به نظر می رسید، کمااینکه او تلاش های بسیاری برای حفظ موقعیت به دست آمده داشت. «بعد از قهرمانی زنگ زد و گفت به آدرسی که داد بروم. آدرس متعلق به خانه یی در ستارخان بود. سرظهر رسیدم آنجا، ساعت یک بعدازظهر بود. یادم می آید برای ناهار پیتزا سفارش داده بودند. در آن جلسه آقایان ل.، ک.، ق.، هـ و چند نفر دیگر(بزرگان مطبوعات ورزشی) حضور داشتند.( لازم به توضیح است که ل ، اردشیر لاروری است و ک،چهانگیر کوثری است و ه، هم هژیری است که از میان اینها لاروی و هژیری بعد ها توسط نیروهای انتظامی دستگیر شدند( صحبتشان را اینگونه آغاز کردند که اگر ما بخواهیم، یک نفر مربی تیم ملی می شود و اگر نخواهیم، نمی شود. ما تشکیلات داریم. وقتی می آیید داخل تصمیم گیرنده نیستید. ما قرارداد، بازیکن و تیم را تعیین می کنیم. البته شما ضرر نمی کنید. من پیشنهاد آنها را نپذیرفتم و از آن خانه خارج شدم اما امیر همراه آنها ماند.»
علی فتح الله زاده، طالبی و قلعه نویی را به دفترش فراخواند؛ «من نمی توانم تیم را به شما بدهم. یا باید اصغر شرفی سرمربی باشد یا یک مربی خارجی بیاورم.» هر دو پذیرفتند که در کنار یک مربی خارجی کار کنند و کاندیدای سرمربیگری استقلال نام آشنایی بود، رولند کخ. مذاکرات اولیه با توفیق سپری شد و حضور کخ تقریباً قطعی به نظر می رسید. اما فتح الله زاده حس می کرد در صورت آمدن کخ و به دلیل نزدیک بودن او با طالبی، امیر قلعه نویی فراموش شده و مسائل ناخوشایندی رخ دهد؛
«کخ مربی بزرگی بود ولی می دانستم امیر کنار می ماند ولی ما لطمه می خوریم. رفتم دوبی و به دوستم آقای نورایی گفتم او یک مربی طراز اول از هلند را برای مذاکره به دوبی آورد و ما به توافقات اولیه هم رسیدیم. رفتیم قراردادش هم ۴۰ درصد پایین تر از کخ بود. از دوبی به امیر زنگ زدم و پیشنهاد کردم با این مربی به توافق برسیم. او گفت که نیم ساعت دیگر به من پاسخ می دهد. بعد از نیم ساعت او زنگ زد که حاج آقا یا کخ یا هیچ کس. من آن مربی را رد کردم و کخ را به استقلال آوردم.» کخ آمد و دوره جدیدی در استقلال آغاز شد؛ «همان فکری که می کردم شد. قلعه نویی بیکار شد و ما لطمه خوردیم.»
امیر قلعه نویی در جلسات معارفه شرکت نکرد. وقتی از او دلیل خواستند گفت؛ «باغ کردان بودم. کار داشتم.» مردی که همیشه دوست داشت نفر اول باشد به حاشیه رانده شده بود و این آغاز مشکلات جدید استقلال بود؛ «راه می رفت و به فارسی ناسزا می گفت. یک روز در حضور من و یکی دو نفر دیگر گفت که کاری تان نباشد. ۳ ، ۴ هفته دیگر طول نمی کشد. خودم تیم را دستم می گیرم.»
قلعه نویی پاییز سال ۸۱ در مصاحبه یی مفصل با روزنامه ابرار ورزشی علیه کخ جبهه گیری رسمی کرد و این پایان داستان همکاری او با کخ بود؛ «کخ بسیار عصبانی شد. اردویی در کرج داشتیم که در طول اردو هم او دل به کار نمی داد. تلاش ما بی نتیجه ماند. او رفت و مشکلات ما تازه آغاز شد.»

امیر پیشنهاد علی شفیع زاده را پذیرفت و سرمربیگری استقلال اهواز را برعهده گرفت اما جو تهران چندان سالم به نظر نمی رسید. جریانات خارج از زمین مسابقه خبر از روزهای خوشی برای کخ نداشت. پیش از دیدار استقلال با ملوان در انزلی، سرمربی آلمانی به کشورش سفر کرد.
. در اینجا بود که قلعه نویی به طور جدی وارد عمل شد و این بار سکوها را نشانه رفت. یکی از لیدرهای استقلال که آن روزها با قلعه نویی رابطه نزدیکی داشت بعدها و در سال ۱۳۸۴در مصاحبه با روزنامه ایران ورزشی اتفاقات آن روزها را این گونه افشا کرد؛ «ما هنوز پرینت تلفن هایمان را داریم که نشان می دهد ایشان و رابط شان حمید محسنی چند بار به هر کدام از ما زنگ زده اند. باید اعتراف کنم تیم کخ را سه نفر بیچاره کردند؛ منزوی که در هیات مدیره اخلال می کرد، قلعه نویی که ما را با وعده های پوشالی خام کرد و ما لیدرها که به تیم لطمه زدیم!.
یک هفته قلعه نویی و حمید محسنی ما را از این قهوه خانه به آن رستوران می بردند و از اینکه اگر تیم را بگیرند چه کارها که نمی کنند. حتی به یکی از بچه ها یک موبایل دادند تا حمایتشان بکند و…

به این ترتیب امیر قلعه نویی سرمربی تیم شد و از برنامه یی ۳ ساله برای قهرمانی تیمی که همیشه در کورس قهرمانی است سخن گفت. او طی این مدت بازیکنان بسیاری را آورد که بعدها حتی نامشان از ذهن خیلی ها پاک شد و حتی دلیلی برای قانع کردن افکار عمومی به زبان نیاورد. سبو شهبازیان، فابریسیو، گومز، سعید لطفی، شاهین خیری، مصطفی اکرامی و بسیاری دیگر برای چه به استقلال آمدند و به چه دلیل رفتند برای خیلی ها روشن نیست، حتی کسی نمی تواند توضیح دهد که دلیل رفتن افرادی چون سامره، نیکبخت واحدی، نوازی(قبل از مراجعتش در این فصل) و… از استقلال چه بوده است. هرچند دلیل اش کاملاً مشخص باشد. تیم استقلال با هدایت او در سال اول مقام نایب قهرمانی را کسب کرد. در فصل دوم نیز نایب قهرمان شد اما در میانه فصل، زمان اختلافات او با سکوها بود. کسانی که با او رابطه نزدیکی داشتند در بازی با برق شیراز از فروردین ۱۳۸۴ علیه اش شعار دادند و اختلافات تا چند هفته ای ادامه داشت. پس از بازی با برق شیراز در ورزشگاه آزادی که به پیروزی میلی متری آبی ها ختم شد و حواشی بسیاری داشت خبرنگار نزدیک به قلعه نویی در ایران ورزشی نوشت؛ «… سپس در رختکن زمزمه شد که اینها پول گرفته بودند تا شعار بدهند، چون امیرخان جیره و مواجب آنها را قطع کرده است، شارژ شده بودند…»
آیا امیر قلعه نویی جیره و مواجبی پرداخت می کرده که قطع کرده باشد؟ این سوالی بود که نتایج شفافی در پی داشت. بلافاصله حجازی از سوی تیم قلعه نویی متهم شدند که به تماشاگران پول داده تا به قلعه نویی ناسزا بگویند، که ناصر حجازی در تاریخ ۲۹/۱۱/۸۴ پاسخ داد؛ «من آدم کوچکی هستم؟ پول می دهم که معروف شوم؟ اگر دنبال این قضایا بودم بیشتر از اینها که دارم داشتم. طرف انگشت کوچک من در فوتبال نمی شود. ببینید چه ثروتی بهم زده است…» هر چند او نام کسی را به زبان نیاورد ولی همه می دانستند که منظور او کیست!(امیر قلعه نوعی )
ادامه مطلب

90/ 20 سال پيش به اصرار به فوتبال آمدي مزه كرد ماندي




90: علي فتح‌اله‌زاده مديرعامل باشگاه استقلال روز گذشته پس از اظهارنظر رضا غياثي كارشناس داوري كشورمان كه به ضرر استقلال بود.
90: علي فتح‌اله‌زاده مديرعامل باشگاه استقلال روز گذشته پس از اظهارنظر رضا غياثي كارشناس داوري كشورمان كه به ضرر استقلال بود. عليه او مصاحبه كرد و مدعي شد كه اين حرف‌ها در شان او نبوده و حتي پا را فراتر گذاشت و مدعي شد هر وقت با او تماس مي‌گرفتند ايشان دستشويي بوده! رضا غياثي كه از صحبت‌هاي فتح‌اله‌زاده ناراحت بود عليه او موضع گرفت كه با هم مي‌خوانيم.
 
90: گويا هر وقت آقاي فتح‌اله‌زاده با شما تماس گرفته شما دستشويي بوديد؟
نمي‌دانم چه بگويم. اصلا ايشان شماره تلفن خانه يا موبايل من را دارد كه چنين حرفي مي‌زند؟ تا به امروز كه با شما حرف مي‌زنم يك بار فتح‌اله‌زاده به من زنگ نزده است. حالا چطور چنين ادعايي مي‌كند را نمي‌دانم؟!
90: ايشان مدعي هستند عليه تيم ايشان كارشناسي كرده‌ايد؟
ببينيد مگر من تا به حال در كار ايشان دخالت كرده‌ام كه ايشان در كار من دخالت مي‌كند؟
من نمي‌توانم به خاطر خوشامد ايشان دروغ بگويم. وقتي پنالتي بوده بايد بگويم پنالتي نبود. آيا من تا به حال گفته‌ام فتح‌اله‌زاده بلد نيست مديريت كند؟! متاسفانه او با اين حركت و صحبت‌هايش خودش را نشان داد.
90: ايشان مدعي هستند كه شما دانش كمتري نسبت به ساير كارشناسان داريد؟
ببينيد آنقدر كه من به آقاي عسگري نزديك هستم و ايشان من را قبول دارد فتح‌اله‌زاده به او نزديك نيست. من نظر خودم را گفته‌ام و به آن اعتقاد دارم.
90: مشكل اين است كه خيلي ناراحت شديد؟
ايشان مدعي مسلماني دارد ولي يك مسلمان به كسي توهين‌ نمي‌كند. از شواليه فوتبال بعيد است در مورد يك داور پيشكسوت اينطوري حرف بزند. فتح‌اله‌زاده يادش رفته كه اولين بار در مسابقات مقدماتي جام‌جهاني 94 با سفارش و اصرار آقاي شعباني‌ مدير دنياي ورزش به آقاي صفي‌زاده كنار تيم به عنوان خبرنگار به قطر آمد و مدام كنار ما بود كه كار ياد بگيرد و بعد ديد كه فوتبال خوب است مزه كرد و ديگر از آن بيرون نرفت. من تا به حال به او توهين نكرده بودم در ضمن به من وصله استقلالي و پرسپوليسي نمي‌چسبد چرا كه من دارايي چي بودم اگر به نفع او و تيمش حرف مي‌زدم حتي آدم خوبي بودم.

90 varzeshi
ادامه مطلب