در پس فعالیت های پنهان فتح اله زاده چه می گذرد؟

فتح اله زاده شوالیه ای تجزیه طلب؟!؟ (سعید عبدالمجید)

 

 از فتح لله زاده همه چیز شنیده بودیم الا فعالیتهای ضد امنیتی !مقاله ایی که در زیر میخوانید در کیهان نوین به قلم سعید عبدالمجید که در نوع خود میتواند قابل تامل باشد درج شده است.


علی فتح اله زاده نامی آشنا در فوتبال ایران است که به واسطه سال ها حضور در سطح اول فوتبال ایران، اسم و رسم و البته محبوبیت زیادی برای خود دست و پا کرده است. محبوبیتی که با طرح و برنامه ای بلند به اجرا در آمده و از آن استفاده شده است. محبوبیتی که در پس آن اهداف دیگری در نظر بوده که از جمله مهمترین آن، ردپای مدیر محبوب در فعالیت های تجزیه طلبی پان ترک هاست!
کیهان نوین: از عمده خصائص مدیریت ۳ دهه ای علی فتح اله زاده خویی، همین بس که هر روز پول خرج می کند اما به جای اینکه پولش تمام شود، هر روز پول روی پولش می آید! او حالا به عنوان معروف ترین و به نوعی محبوب ترین مدیر تاریخ استقلال، آنقدر اعتبار کسب کرده که به واسطه ی آن با دانه درشت ها در هر حوزه ای حشر و نشر پیدا کرده است. و همین شهرت فوتبالی او، زیر سایه ی باشگاه پرهوادار و محبوبی چون استقلال، بهترین بستر را برای دیگر فعالیت های او مهیا کرده است.فعالیت هایی که بدون شک در ۲ بخش پنهان و آشکار نهفته است!

بخش اول فعالیت های فتح اله زاده، روی آشکار و فوتبالی آن است که در دید همگان قرار دارد و بستر ساز فعالیت های پنهان اوست!

بخش دوم اما به فعالیت های غیر فوتبالی او مربوط است که به نوعی از همین دنیای فوتبال ارتزاق می کند.

زندگی شخصی فتح اله زاده، رازهایی در خود پنهان دارد که شاید نزدیکترین همکارانش هم از آن بی خبرند و یا اگر هم کسی از آن خبر دارد، به طمع حمایت های مالی حاجی سخنی از آن به میان نمی آورد. فعالیت هایی که نان از فوتبال و استقلال می خورد تا چرخش خوب بچرخد!

فتح اله زاده که به گفته ی خودش دارای دو مدرک دکترا و مهندسی از دانشگاه باکو و انگلیس است، بی توجه به این که کسی هرگز نمی داند دکترا و مهندسی حاجی در چه رشته ای است و در چه زمانی اخذ شده! خود نشان از سوال های تعجب انگیز زیادی دارد.

در این مقال اما کاری به مدرک وی از دانشگاه انگلیس و دوران پیش از شهرت او نداریم، بلکه تمرکز به روی مدرک تازه اخذ شده حاجی از دانشگاه نه چندان معتبر باکو، آن هم در پیک مشغله های شخصی و اداری فتح اله زاده است. تمرکز روی مساله ای که شائبه های بسیاری را در دل دارد!

اینکه مدیرعامل یکی از پرطرفدارترین و پرحاشیه ترین تیم های ایران در کنار دل مشغولی های تجاری اش، آن هم در نیمه سوم زندگی به فکر کسب علم می افتد، از دو حالت خارج نیست. اول اینکه: این تراژدی داستانی رمانتیک برای خوراک نصیحتی جوانان است که الگویشان مردی ۵۵ ساله باشد که در پی کسب علم است تا حاجی مصداق زگهواره تا گور دانش بجوی را زنده نگه دارد!

دوم اینکه: نقش و هدفی خاص در پس این نمایش علم اندوزی نهفته باشد. وگرنه حاجی فتح اله زاده را با این همه اعتبار، با این همه ثروت و با این همه شهرت چه به تحصیل علم در دانشگاه پیش پا افتاده ی باکو!!!

اصلا چه دلیلی دارد که فتح اله زاده با آن همه دغدغه های شغلی و شخصی، ۴ روز از ۷ روز هفته را در آن سوی آب ها و در کشور دوست و همسایه، آذربایجان روزگار بگذراند؟!؟
 
 
مگر می توان باور کرد حاجی تنها به دلیل کسب علم و ایضا معاملات تجاری، بیشتر روزهای هفته را در کشور همسایه بگذراند؟!؟

اصلا اگر حاجی اینقدر پول دارد که سال هاست در باکو تجارت می کند، پس چرا همیشه خود و بازیکنانش از بی پولی و عقب افتادن وعده های مالی نالانند؟! اصلا اگر حاجی پول ندارد که قرارداد بازیکنانش را تسویه کند، پس او را چه به تجارت هفتگی در کشور دوست وبرادر آذربایجان؟!

دیگر رفتار شائبه برانگیز فتح اله زاده در ادبیات گفتاری او نهفته است. در این میان کافی است هر کسی در هر جایگاه و منصبی سخنی به میان آورد که به مزاق مدیرعامل محبوب خوش نیاید. آنگاه است که نگاه و فطرت تک بعدی فتح اله زاده رخ می نماید و عنان از کف داده، چنان بر او می تازد که غریب و آشنا را از دم تیغ می گذراند. نگاه و ادبیاتی که خاص افراطی های تازه ریشه گرفته ی تجزیه طلب است! گروهک تجزیه طلب ایران نیز هرگاه سخنی علیه اعتقادات تک بعدی شان می شنوند، آن را برنتابیده و واکنش انفعالی نشان می دهند. مرغ گروهک های تجزیه طلب همیشه یک پا دارد که آن هم در گرو تجزیه طلب هاست. دقیقا مثل مرغ شوالیه ی ایرانی که سال هاست یک پا، لی لی می رود! رفتارهای دور از ادب، انفعالی و غالبا به دور از منطق فتح اله زاده در مقیاسی کوچک به نام برنامه ۹۰ گواه این ادعاست.

اما این نیز همه ی ماجرا نیست. به گواه تاریخ از روزی که فتح اله زاده در مسند مدیریت استقلال جلوس کرده، هرگز و هرگز هیچ بازیکن آذری زبانی لباس پرسپولیس بر تن نکرده! همه آذری ها حتی آنان که در ابتدا با پرسپولیس مذاکره آغاز کردند، در میانه، راهشان به سوی خیابان لارستان(دفتر فتح اله زاده) و باشگاه استقلال کج شد. ستار همدانی، سیروس دین محمدی، علی لطیفی، کاظم محمودی، رسول خطیبی، علیرضا اکبرپور، سعید لطفی و… همگی در زمره آذری زبان هایی بودند که به لطف ارادت حاجی به این قومیت، پیراهن استقلال به تنشان کردند! البته شاید این اتفاق که نسل دیروز و امروز فوتبال آذربایجان جملگی عاشق و شیدای استقلال به دنیا می آیند، ار برکات حضور این مدیر زیرک و محبوب در استقلال ایران باشد و نه چیز دیگر!!

اما اینکه چطور مدیر محبوب و البته طرفدار تجزیه ی ایران، چنین سرمایه گذاری را به روی تیم محبوب منطقه خود نکرده، سوالی به جاست که جوابی ساده در آن نهفته است. جوابی که خود نشان از زیرکی حاجی دارد.

در اینکه تراکتور سازی از هواداران بسیار زیادی برخوردار است هیچ شکی نیست، اما به یقین آشکار است طرفداران تراکتور سازی در دایره ترک زبان ها خلاصه می شود که در قیاس با محبوبیت همه گیر استقلال که حتی فرامرزی هم هست، هرگز کارایی مورد نظر حاجی را اجابت نمی کند. ذکر این نکته نیز به جاست که تنها در مسند استقلال است که می توان اعتبار میلیاردی داشت و حاتم طایی شد تا تامین اعتبار مالی تجزیه طلبان هم مهیا باشد! و چه اعتباری بهتر از مدیرعامل تیمی محبوب که به راحتی می توان با اتکا به آن تامین اعتبار کرد!!

درواقع حاجی تنها در پس سایه ی استقلال تهران می تواند کسب اعتبار مالی کند تا به تبع آن پروژه های فرا مرزی اش نفس بکشد! اما در این میان، مدیر زیرک از یک نکته غافل مانده است و آن اینکه اگرچه مردم ساده دل ایران را می توان با افسار عشق به هر سو کشاند، اما عشق به سرزمین مادری ورای همه ی عشق هاست. او از این غافل مانده که محبوبیتش در دل مردم، تنها به خاطر استقلال ایران است ونه شخص خودش! مردم او را دوست دارند چون در جلد خادم استقلال محبوب آن ها فرو رفته است.
 
 
فتح اله زاده، قریب، رویانیان ویا هر کس دیگر، اگر خرده محبوبیتی دارند، تنها و تنها در لوای بزرگی استقلال و پرسپولیس محبوب است و دیگر هیچ!!

حاجی از این نکته غافل مانده، تیمی که سنگر فعالیت های پنهان او شده استقلال ایران است. تیمی ایرانی که هوادارانش هم ایرانی و عاشق ایران هستند و هرگز اجازه نخواهند داد عشق آن ها وسیله یا ابزاری در جهت امیال و تحرکات تجزیه طلبان باشد.

حاجی این نکته را فراموش کرده که حفظ تمامیت عرضی از هر واژه ای مقدس تر است چراکه غیرت ایرانی، پشتوانه ی این مرز و بوم بوده و خواهد بود.

تمام این ها اما نه دلیل آن است که فتح اله زاده فعالیت تجزیه طلبی می کند، نه، او تنها نقش حامی و حمایت کننده ی این گروهک سوداگر را عهده دار است، حمایت های مالی که از بزرگی نام استقلال به خمره ی پان ترک ها می ریزد!!

جان کلام اینکه؛ علی فتح اله زاده خویی با طرح و برنامه ای دراز مدت توانسته به عنوان یکی از منابع اصلی تامین هزینه تجزیه طلبان، البته کاملا پنهان و چراغ خاموش! بستر مناسبی را برای فعالیت این گروهک تندرو فراهم آورد.

با تمام این اوصاف اگرچه مدرک مستندی دال بر این ادعا وجود ندارد که آن هم نشأت گرفته از زیرکی حاجی است، اما یقینا این اطلاعات از منابع موثق جمع آوری شده که صحت آن دیر یا زود به اثبات خواهد رسید.



سعید عبدالمجید کیهان نوین

اول بهمن ماه ۲۵۷۱

20 commenti:

امیر کمالی ha detto...

با سلام. با اینکه بنده از آقای فتح ا... زاده اصلا خوشم نمی آید و با تجزیه طلبی هم میانه ای ندارم و اقلیت قومی و مذهبی و جنسی و ... هم نیستم (البته حقوق اولیه همه انسانها را به رسمیت میشناسم) اما در انتهای این مقاله از خود پرسیدم این رابطه آقای فتح ا... زاده با تجزیه طلبان از کجا کشف یا اثبات شد؟ علت تحصیل ایشان در این سن و با این مشغله میتواند هر چیزی باشد مثلا ناشی از تمایل به شهرت یا کسب عناوین دهان پر کن مانند دکتر و شوالیه اما لزوما ربطی به ارتباط با تجزیه طلبان ندارد. با تشکر

بهنام قاسمی ha detto...



من بخاطر مسائل کاری در ماه چندین بار به باکو سفر می‌کنم،بالطبع دوستانی در آنجا دارم،و صحبتها درین مورد شنیده بودم ،ولی‌ جدی نگرفته بودم.تا این مقاله را خواندم و آن شنیده‌ها در ذهنم نمایان شد.به‌هرحال تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها.

استقلال ha detto...

پرسپولیس قهرمان تو لیگ برتر بمان :))

Anonymous ha detto...

yani mantegh nevisandeh mano koshteh , baradar aligodarz cheh rabti be shaghayegh dareh , in edameh rah va raveshi hast ke sardaran sepah dar perspolis hal ke ba hazineh kardan pool be maghsod naresidand dar eghdami ham ahang ( mesl posht pardeh ghalenooei , ya feshar be rahmati ) ba fara fekani va feshar be afkar mardom dar matboat sarsepordeh be ghasd takhrib harif az rahhay najavanmardaneh darand , vagarnah hala tahsil dar bakoo cheh rabti be tagziyeh talabi dareh , be nazaram behtarem az ravesh parvandeh sazi ke dar jomhori eslami shayeh hast hadeaghal dar varzesh estefadeh nasheh ke in akharin sargarmi mardom be negah kasif siyasi alodeh nasheh.

رویا ha detto...

به نظر من امکانش هست ،کاری که تو این مدت فتولله زاده کرده،اونکه وقت درس خوندن نداره چه جوری مدرک دانشگاهی گرفته،همین چند وقت پیش یکی‌ از دوستام برای تحصیل می‌خواست بره آذر باییجان ،یکی‌ از اولویت‌های ثبت نامش آذری زبان بودن بود و جّو ضد پارسی‌ که اونجا دیدبود پشیمون شده بود از رفتن با اینکه خودش آذری زبانه

Anonymous ha detto...

از این آدم همه کاری بر میاد

Anonymous ha detto...

این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.

Anonymous ha detto...

مطمئن باشید اگر چنین داستانی بود اقای رویانیان و سایر پرسپولیسی ها زودتر از بقیه اقدام به برکناری ایشان نموده بودند. درضمن اگر مدرک و سندی ندارید نمیتوانید تنها بر اساس شنیده هایتان یا حدس و گمان واهی تهمت بزنید. امیدوارم مدرک کافی داشته باشید. البته عادت ما ایرانیان است. به همه تهمت میزنیم و درعین حال مدرک هم ارائه نمیدهیم اما اگر کسی به خود ما تهمتی زد فریاد وا اسلامای ما تا ان سر دنیا هم میرود...الان اگر به شما اتهام وارد کنند گه فعالیتهای ضد ایران دارید چون مثلا با فلانی وفلانی مخالفید به همه اعتراض خواهید کرد...دوست گرامی: مردم از دشمنی بی دلیل منتفرند.اگر مدرکی هست ارائه کنید..اگر مدرک ندارید با عرض معذرت لطفا سکوت پیشه نمائید

حسینی‌ ha detto...


دوست عزیز من این مقاله تا انتها خواندم،نکاتی در این مقاله هست که جای یک مقدار تامل درش هست.جدای از تعصب به تیمها باید یکم ریز بینانه به این قضیه نگاه کرد.

شاید حتا ایشان با هماهنگی حکومت این کار را انجام میدهند.از این گونه حرکت قبلان در ارگانهای مختلف حکومت دیده شده،آقای فتح اله زاده هم دست نشاندهٔ همین حکومت است، به هر حال امید ورم که اینگونه نباشد

استقلال ha detto...

دقیقا همینه تا وقتی‌ ازش تعریف می‌شه خوبه، به محض انتقاد چهره واقعیشو رو می‌کنه، من خودم استقلالی هستم ولی‌ همین آقا و سردار رباهیان هر دوتا به یه هدف‌های توی این پست‌ها قرار گرفتن درین شکی نیست.

۶ تایی قهرمان تو لیگ برتر بمان :))

Anonymous ha detto...

با اقای حسینی موافقم...شما میتوانید بگوئید چنین شایعاتی هست و امیدواریم که صحت نداشته باشد اما به این صراحت کسی را به فعالیتهای ضد ایرانی انهم تجزیه طلبی متهم کردن و مدرک ارائه ندادن دور از انصاف و عقلانیت است.اتهام کمک به تجزیه طلبی با اتهام خیانت به میهن هیچ فرقی نداردو مطابق قانون چنین اتهامی در صورت اثبات مجازات مرگ دارد انهم بدون تخفیف..به همین راحتی شخصی را که در حال حاضر مدیریت یکی از دو باشگاه پر هوادار کشور را بر عهده دارد و از قضا محبوب هواداران استقلال- که کم هم نیستند- هست را به وطن فروشی متهم کردن فقط از ما ایرانیها بر میاید. چون همیشه توهم توطئه داریم و برای تخریب کسانی که خوشمان نمیاید به هر وسیله ای دست میزنیم...اعتقاد دارم که مدیران سیاسی یا نظامی به هیچ وجه در عرصه ورزش نباید دخالت کنند. مدیر باید ورزشی باشد. اما اتهامی به این سنگینی وارد کردن؟؟؟ را با عذرخواهی فراوان نمیتوانم با همین چند کلمه بپذیرم که به شدت هم معترض خواهم بود. ابرو و جان و مال مردم محترم است مگر اینکه به حریم کسی تجاوز کنند...حداقل این را رعایت کنیم و سعی کنیم بدون مدرک سخن پراکنی نشود...با تشکر

Anonymous ha detto...

شایعاتی وجود داشت که میگفت اقای سردار رویانیان هنگامی که از نیروی انتظامی به پرسپولیس امد تمام ترفندها و شگردهای پلیسی و اتهام زدن های مکرر نیروی انتظامی را به ورزش انتقال داد و فضای ورزش را امنیتی-پلیسی کرد. این مطلب که در اینجا نوشته شده است شباهتی تام با تهمت زنی های نیروی انتظامی دارد..فتح الله زاده هم میتواند بگوید این داستانی است ساخته نیروی انتظامی و پلیس برای خذف او...از قضا پذیرش این مساله راحت تر است تا پذیرش اتهام تجزیه طلبی...چون حداقل مردم شگردهای نیروی انتظامی را قبلا تجربه کرده اند.اما همانطور که اتهام به اقای فتح الله زاده بدون مدرک پذیرفته نیست اگر شخصی چنین اتهامی به اقای رویانیان وارد کند تا مدرک ارائه نکند از او هم پذیرفته نخواهد شد.....علت اینهمه عقب افتادگی ما در جامعه ایران یکی اش هم همین است...عدم احترام به حقوق یکدیگر

Anonymous ha detto...

تمام مدیر عاملان دولتی از کوچیکو بزرگ همگی‌ دزد و خائن به مردم و بیت‌المال هستند چه پرسپولیس چه استقلال

حامد ha detto...

آقایون نویسنده خودش گفته سندی در دست نیست، ولی‌ اطلاعات از منابع موثقه که دیر یا زود به اثبات میرسه.پس مشکلی‌ نیست.در ضمن به تیتر خبر هم دقت کنید.

(فتح اله زاده شوالیه ای تجزیه طلب؟!؟ )

?!?

Anonymous ha detto...

عجب!!!!! اطلاعات ایشان که از منابع موثق است چطور فقط در مورد مدیر عامل و مربی استقلال به اثبات میرسد؟؟؟؟چطور بقیه پرونده ندارند؟؟؟؟داستان چیست که فقط به استقلال که صدر نشین است حمله میکنند؟؟ ایا اگر یازدهم بود همینقدر در فعالیت های فتح الله زاده موشکافی میکردید؟؟؟؟فتح الله زاده 16-17 سال است که در مدیریت فوتبال فعالیت دارد. جطور امسال کشف شده که ایشان تجزیه طلبند؟؟؟این کاراگاهان وطنی چرا اینقدر تاخیر دارند؟؟؟؟طرف 17 سال است دارد خیانت میکند و تازه کشف شده که ایشان تجزیه طلب است؟؟.مرحبا به این سرعت عمل....نه اقا جان..علت این افشاگریهای اخر فصلی چیز دیگریست....دوست گرامی ما که اینهمه اطلاعات دارند چطور 4 سال پیش در اختیار واعظی نگذاشتند؟؟؟انوقتها که فتح الله زاده اینقدر محبوب نبود...تهمت میزدید میشد راحت طرف رازمین زد.الان که محبوبیت دارد افشاگریتان گل کرده.انهم اخر فصل ..دست بردارید اقایان...این شیوه های نیروی انتظامی و اظلاعاتی به درد خودتان میخورد...

حامد ha detto...

به گمانم این دوستمان یا خود آقای فتح الله زده است یا یکی‌ از اقوام نزدیکشان،در اینکه این آقا فرصت طلب و پول بیت‌المال خور است شکّی نیست همینطور در مورد آقای روباهیا.

امید واریم زودتر دست این آقایان برای مردم رو بشود .در آن زمان دیگر جای بحثی‌ وجود نخواهد داشت.

Anonymous ha detto...

کدام محبوبیت؟ اگر هم اندک محبوبیتی هم باشد بقول نویدسنده به واسطهٔ بزرگی‌ نم استقلال است و بس.

Anonymous ha detto...

من نه فتح الله زاده هستم و نه معاون یا اقوام ایشان..من از تهمت زدن بیجا و بی وقت متنفرم..از زیر سوال بردن افراد بدون سند بیزارم...از این هملکرد دوگانه شکایت دارم...فوتبال ایران پر است از این داستانها..یکی دوتا هم نیست هر چقدر سران استقلال مقصر باشند به همان اندازه شاید هم بیشتر میشود در مورد سپاهان و پرسپولیس و تراکتور و ......هم نوشت..اما اینکه نویسنده مطلب به بزرگی استقلال اشاره میکند و بعد به فتح الله زاده حمله میکند نشان از حرفه ای گری ایشان دارد...اگر ایشان مستقیم به استقلال حمله میکرد با واکنش تند هوادارانش روبرو میشدو قطعا مجبور به عذر خواهی میشد. اما وقتی اشخاص را هدف میگیرد و از استقلال تعریف مصلحتی میکند با یک ترفند مطبوعاتی حرفه ای خود بخود هواداران استقلال را به دودسته تقسیم کرده و در برابر هم قرار میدهد.انهم درست در روزهای حساس لیگ..همه میدانیم تیمی که در این روزهای حساس دچار دودستگی شود میتواند براحتی صدرنشینی را ازدست بدهد...اینکه دوست گرامی ما دیگران را عنوان نمیکنند به همین برمیگردد.اتهامی زده میشود و جنجالی اغاز میگردد..وقتی تیم از صدر جدول پائین امد سروصداها میخوابد. نمونه هایش کم نبوده اند..ظاهر قضیه هم هواداری از تیم بزرگ استقلال بوده است!!!!!کسی که اینقدر ادعای بزرگی استقلال را دارذ میتواند تا پایان فصل صبر کند و بعد با ارائه مدرک سخنانش را به اثبات برساند نه درست وسط فصل و در کشاکش نبرد قهرمانی...دوست گرامی خودمن قبلا از اهالی مطبوعات بودم.همین جوسازی های نامربوط باعث شد کلا دور کار مطبوعاتی و خبر رسانی را خط بکشم..اتفاقا ورزشی نویس هم بودم...در حال حاضر هیچ مسئولیتی در هیچ کجا ندارم و از هیچ کجا هم حمایت نمیشوم..اما در برابر اتهام بدون مدرک سکوت نمیکنم...چه بسا که اگر دیگران هم اینکار را میکردند امروز حال و روز بهتری داشتیم

Anonymous ha detto...

همین حالا و با این اتهام واردشده توسط این اقا...خبر در خیلی از وبسایتها پخش شده بدون اینکه دلیل و مدرکی ارائه شود. این داستان بود که باعث اعتراض من شد...دیگران اینقدر با حوصله نیستند..براحتی میپذیرند و حتی زحمت تحقیق هم به خود نمی دهند.همین دهان بین بودن ما ایرانی هاست که بیچاره امان کرده است. شما ممکن است بدانید یک نفر دزد است اما تا مچش را نگیرید نمیتوانید تهمت بزنید..متاسفانه ما در ایران اول تهمت میزنیم بعدا اگر نتوانستیم اثبات کنیم دیوار حاشایمان بلند است.

Anonymous ha detto...

اگه حقیقت داشته باشه مار تو آستین خودمون پرورش دادیم

Posta un commento