برخي براي پول به فوتبال آويزان شده‌اند

فوتبال دولتي؛ اصطلاحي که سال‌هاست در توضيح مشکلات فوتبال ايران از آن به عنوان دليل اصلي نام برده مي‌شود. عده‌اي معتقدند که همين فوتبال دولتي و هزينه‌هاي غير اصولي آن باعث شده که بي‌اخلاقي‌ها رواج روز افزوني در فوتبال ايران داشته باشند.
ناصر نوآموز که خود چندين سال و در چند نوبت سمت‌هاي عالي در فدراسيون فوتبال بر عهده داشته يکي از کارشناساني است که به شدت از وضعيت اخلاقي حال حاضر فوتبال ايران انتقاد دارد. او معتقد است که تا وقتي فوتبال "جيره خوار دولت" است هيچ مشکلي قابل حل نيست.

گفت‌وگوي ايسنا را با رييس اسبق فدراسيون فوتبال در ادامه مي‌خوانيد:

* مشکلات فوتبال ايران، روز به روز ابعاد گسترده‌تري به خود مي‌گيرند و هر سال شيوه نويني از بد اخلاقي‌ها در آن مجال بروز پيدا مي‌کنند. شايع‌ترين نمونه اين بداخلاقي‌ها به عملکرد مربيان و بازيکنان جنجال آفرين و حاشيه ساز مربوط است. شما ريشه بروز اين مشکلات را در چه مي‌دانيد؟
 

- مساله مهم اين است که ما راهي از گذشته‌هاي نه چندان دور انتخاب کرديم که درست نبود. ما بدون داشتن امکانات مناسب اعلام کرديم که فوتبال‌مان حرفه‌اي است و مسيري را طي کرديم که فوتبال امروزمان به شدت نتيجه‌گرا شده است. تيم‌هاي ما در هر ميداني که حاضر مي‌شوند، به ويژه ميدان‌هاي داخلي، بايد نتيجه‌ بگيرند تا ضمانت بقاي مدير و مربي را فراهم کنند.
 

* در زمان شما فوتبال نتيجه‌گرا نبود؟

- در گذشته فوتبال به اصطلاح حرفه‌اي نبود و فقط پول مناسبي به بازيکنان داده مي‌شد. آن وقت‌ها کيفيت فوتبال بسيار بيش از امروز بود. اگر استقلال و پرسپوليس در سال چهار بار با هم بازي مي‌کردند، در هر بازي بيش از 100 هزار نفر به ورزشگاه مي‌آمدند. در آن زمان فوتبال بيشتر اصالت داشت، اما حالا اين اصالت از بين رفته و ارتباطات جايش را گرفته است.
 

* اين مشکل قابل حل است؟

- حل اين مشکل کار يک روز و دو روز نيست. اگر به خود شما بگويند اين مشکل را حل کنيد آيا مي‌توانيد يک شبه ترکيب ليگ برتر را تغيير دهيد، پول‌ها را از آن جدا کنيد، جرايد فوتبالي را که به فوتبال وابسته هستند دور کنيد و اصول اخلاقي را در فوتبال پياده کنيد؟ متاسفانه وقتي در گذشته اشتباهي انجام مي‌شود تبعاتش در آينده بروز مي‌کند.
 

* در نتيجه‌ چه کار مي‌توان کرد؟

- اگر مي‌خواهيم کاري انجام دهيم بايد ابتدا بسترسازي لازم را انجام دهيم. اين بسترسازي بايد در مراحل فوتبال و به ويژه باشگاه‌ها لحاظ شود. اکنون باشگاه‌هاي ما قوي نيستند و دخل و خرج خود را نمي‌دانند. آنها نه مجمع عمومي دارند و نه جايگاه هوادارانشان معلوم است. در سال‌هاي گذشته فوتبال ما تغييراتي داشته که باعث بروز و شيوع برخي اصول غير اخلاقي شده است. اگر مي‌پرسيد چه کار بايد کنيم، جوابتان اين است که بايد ساختار فوتبال را تغيير دهيم. اين تغيير بايد از مجمع فدراسيون تا باشگاه‌ها اعمال شود. بايد اصول جديدي براي حرفه‌اي شدن وضع کنيم و ببينيم که چه تيم‌هايي امکان حرفه‌اي شدن دارند. دولت نمي‌تواند يک شبه خود را کنار بکشد و بگويد که ديگر نقش در فوتبال ندارد. بستر سازي لازم براي حرفه‌اي شدن حداقل 10 تا 15 سال طول مي‌کشد و در اين مدت دولت بايد کمک‌هايش را ادامه دهد. به هر حال در گوشه گوشه فوتبال کشور مشکلات زيادي هست که بايد ساختارشان تغيير کند. بايد راهي را برويم که در آن اصل و جوهره فوتبال پياده شود.
 

* اکنون فوتبال به يک تجارت تبديل شده و به نظر مي‌رسد فوتباليست‌هاي امروز به نسبت گذشتگان خود کمتر به دنبال کسب علم و تحصيل علاقه نشان مي‌دهند.
 

- متاسفانه فضاي بدي شکل گرفته است. خانواده‌ها فوتبال را به عنوان عامل جذب سرمايه و پولدار شدن فرزندان خود مي‌بينند و به همين دليل سعي مي‌کنند به کودکانشان فوتبال ياد بدهند، در حالي که هيچ مکان مساعدي در هيچ باشگاهي وجود ندارد که فوتبال را خوب آموزش دهد و اغلب مکان‌هاي موجود هم فقط خانواده‌ها را سر کيسه مي‌کنند. فوتباليست که نبايد اين طور به وجود بيايد. بازيکن فوتبال بايد روزي هشت ساعت پا به توپ باشد نه اين که روزي دو ساعت به تمرين برود و چند پنالتي بزند و به خانه بازگردد و آن وقت ادا و اصول مدارس فوتبال را در بياورد! فوتبال اصالت خود را از دست داده است. براي بازگرداندن اين اصالت بايد کار اساسي کرد.
 

* يعني اساسنامه حال حاضر فوتبال ما جوابگوي اين مساله نيست؟

- اساسنامه فوتبال به خوبي اجرا نمي‌شود، مثلا در اساسنامه ليگ آمده که تيم‌ها پس از سه سال بايد زمين داشته باشند . اين بند در کجاي ايران اجرا شده است؟ هيچ يک از برنامه‌هاي طراحي شده اجرا نشده‌اند! قدرت باشگاه‌ها تا 95 درصد در اختيار دولت است. دولت بايد به فوتبال کمک مالي کند، اما نه اين که خودش خرج کننده باشد بلکه بايد پول را به هيات مديره، مجمع يا هواداران باشگاه بدهد و خودش نظارت کند. اين همان کاري است که ترکيه چند سال قبل انجام داد. با اين وضع نمي‌شود کار اخلاقي کرد. کافي است هنگام برگزاري بازي‌هاي نگاهي به سکوها بيندازيد و ببينيد که هر جا عده‌اي قدرتنمايي مي‌کنند در حالي که خودشان آويزان فوتبال هستند! اکنون از مربي گرفته تا مديرعامل و باشگاه‌دار، کساني هستند که به خاطر پول موجود در فوتبال به آن آويزان شده‌اند.
 

* اين مساله شامل حال رسانه‌ها هم مي‌شود؟

- بله! برخي جرايد ورزشي نمي دانند که چطور مسايل را راه ببرند و اخلاق را پرورش دهند. آنها هم در اداره نشريه خود با مشکلات مالي روبرو هستند و بايد از جايي اعتبار خود را تامين کنند. اگر 10 رييس فدراسيون هم تغيير کند و همه به فکر تغيير ساختار فوتبال باشند، عده‌اي که منافع خود را در خطر مي‌بينند تهديدي در برابر آنها خواهند بود.
 

* برخي معتقدند که در فوتبال ما افرادي هم هستند که در قالب مدير و مربي به دلالي مي‌پردازند. نظر شما چيست؟
 

- اين را خودتان بهتر مي دانيد! شما خوب مي‌دانيد که چه شرايطي در فوتبال ما پيدا شده است. در فوتبال ما مديريت قوي وجود ندارد . بايد در مرحله به مرحله فوتبال نظارت قوي باشد و همه سر جاي خود قرار بگيرند. مساله مهم هم تقويت باشگاه‌هاست. مثلا ممکن است که کسي رييس فدراسيون ايتاليا را نشناسد، اما مطمئنا روساي باشگاه‌هاي مهم اين کشور را همه مي‌شناسند. اگر باشگاه‌ها قوي باشند، فدراسيون فوتبال هم قوي مي‌شود.
 

* تغيير ساختاري که به آن اشاره کرديد در چه جنبه‌هايي قابل طرح است؟

- به هر حال فوتبال ما دچار برخي مشکلات شده و بايد به سمت تغيير ساختار برويم. اين کار حمايت همه از جمله رسانه‌ها و راديو و تلويزيون را مي‌طلبد. منابع درآمدي فوتبال بايد مشخص باشد. اکنون طوري شده که فوتبال جيره خوار دولت است. اگر دولت و صدا و سيما چيزي به فوتبال بدهند، مي‌شود کاري کرد و اگر ندهند نمي‌شود! باشگاه بايد خودکفا باشد و خرجش را در بياورد. باشگاه ما بايد نقش زيادي در فوتبال داشته باشند. مثلا اگر مجمع فدراسيون به 300 نفر هم برسد حداقل 250 نفرش بايد نمايندگان باشگاه‌ها باشند. مديران باشگاه‌هاي ما از سوي هواداران با مجمع عمومي انتخاب نمي‌شوند، بلکه دولت آنها را منصوب مي‌کند. با فوتبال دولتي هرگز به جايي نمي رسيم.
 

* کمي هم درباره عملکرد بازيکنان فوتبال صحبت کنيد.

- در چند روز گذشته شاهد رفتار غير اخلاقي يک فوتباليست با اهالي رسانه و نيز قهر يک ملي‌پوش از تيم ملي بوديم. همه اين رفتارها به ارتباطات باشگاهي باز مي‌گردد. باشگاه‌ها بايد به بازيکنانشان رفتار درست را آموزش دهند و بازيکنان هم بايد به تعهدات خود در قبال باشگاه عمل کنند. اين که يک فوتباليست بايد الگوي جامعه باشد در باشگاه شکل مي‌گيرد. حتي وقتي تيم ملي تشکيل مي‌شود پس از يک مقطع کوتاه، بازيکنان دوباره به باشگاه خود باز مي‌گرداند. باشگاه جاي مقدسي است که در کليت فوتبال کشور تاثير مي‌گذارد. بازيکن به باشگاهش تعهد دارد، اما تمام وجود، هويت و خانواده‌اش ، کشورش است! چرا يک ملي‌پوش از تيم ملي قهر مي‌کند؟ يک ملي‌پوش اگر در زمين باشد بايد با تمام وجود بازي کند و اگر نبود با احترام رفقايش را تشويق کند. اين که يک نفر را در تيم ملي بازي نمي‌دهند دليل نمي‌شود که اين بچه بازي‌ها را در بياورد!
 

* در زمان مديريت شما بازيکن بود که از تيم ملي قهر کند؟

- هرگز! همه فوتباليست‌هايي که با آنها کار کرده‌ام از پروين و مرحوم حجازي گرفته تا بعدي‌هاي آنها در مسابقات فرانسه، آلمان، پکن، تايلند و غيره روابط صميمانه اي داشتيم و هنوز هم رفيق هستيم. حرفه‌اي شدن قلابي، روابط صميمانه را هم از بين برده است. حضور دلال‌ها و ارتباط و بازار گرمي آنها، هويت را از فوتبال گرفته است. ژاپن با اين که جزو قدرت‌هاي اقتصادي دنياست پس از پنج سال بررسي دقيق و ترغيب شرکت‌هاي تجاري بزرگ به سرمايه‌گذاري در فوتبال ، استاديوم‌هاي استاندارد ساخت و از باشگاه‌هايش تعهد گرفت که روي استعداديابي سرمايه‌گذاري کنند و تازه آن زمان اعلام حرفه‌اي بودن کرد. ليگ حرفه‌اي ژاپن هم در سال اول 10 تيم بيشتر نداشت. ما هيچ کدام از اين امکانات را نداشتيم و فقط عنوان ليگ آزادگان را که من به وجود آورده بودم تغيير داديم و نامش را گذاشتيم ليگ برتر!
 

* برنامه‌ريزي ليگ برتر ما همچنان چنگي به دل نمي‌زند!

در زمان ما دو جام آزادگان و جام آزادي خرمشهر برگزار مي‌شد که باعث مي‌شد تيم‌ها چهار بار در سال با هم بازي کنند. در همه بازي‌ها هم تماشاگر زيادي به ورزشگاه مي آمد. حتي وقتي تيم ملي قبل از بازي‌هاي آسيايي پکن در زمين شماره دو شيرودي تمرين مي‌کرد، آنقدر هوادار به ورزشگاه مي آمد که تا وسط زمين چمن مي‌نشستند! در آن سال‌ها استقلال، پاس و پرسپوليس در آسيا قهرمان شدند در حالي که هواداران اين تيم‌ها با هم رفيق بودند و يکديگر را تشويق مي‌کردند. وضعيت امروز سکوها براي من اصلا قابل تحمل نيست.

0 commenti:

Posta un commento