جنایتکار شیشه پاکن توسط شهرداری جان بر کف دستگیر شد



بچه‌های اعماق

در شهر بی‌خیابان می‌بالند
در شبکهٔ مورَگیِ پس‌کوچه و بن‌بست،
آغشتهٔ دود کوره و قاچاق و زردزخم
قاب رنگین در جیب و تیرکمان در دست،
بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق
باتلاق تقدیر بی‌ترحم در پیش و
دشنام پدرانِ خسته در پشت،
نفرین مادرانِ بی‌حوصله در گوش و
هیچ از امید و فردا در مشت،
بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق

بر جنگل بی‌بهار می‌شکفند
بر درختان بی‌ریشه میوه می‌آورند،
بچه‌های اعماق
بچه‌های اعماق
با حنجره‌های خونین می‌خوانند و چون از پا درآمدند
درفشی بلند به‌کف دارند
کاوه‌های اعماق
کاوه‌های اعماق.

احمد شاملو

0 commenti:

Posta un commento