تا قبل از اينکه به پرسپوليس بيايم همه ميگفتند رفاقت در اين تيم خيلي کم است اما حالا ميبينم که واقعا اينطور نيست
بهترين اتفاق اين روزها براي پرسپوليسيها شايد به راه افتادن دوباره موتور گلزنيهاي كريم انصاريفرد باشد. آقاي گل فصل گذشته ليگ برتر در هفتههاي ابتدايي كمتر فرصت حضور در تركيب اصلي سرخپوشان را پيدا ميكرد و اين شايد بزرگترين كفران نعمتي بود كه ژوزه در حق پرسپوليس و هوادارن پرشورش انجام ميداد. مهاجم 22 ساله پرسپوليس حالا اميدوارانهتر به روزهاي آينده نگاه ميكند؛ اين را از گفتوگوي او با ايران ورزشي هم ميشود فهميد.
دو بازي و چهارگل، آمار خيرهکنندهاي است که تو به جا گذاشتهاي. چه شده که در گلزني راه افتادهاي؟
دليل اصلياش برميگردد به تلاش ساير بازيکنان پرسپوليس که در زمين سنگتمام ميگذارند تا من دروازه حريف را باز کنم. البته دليل ديگري هم در گل زدن من دخيل است که فعلا آن را نميگويم.
چه دليلي، بگو...
هر وقت يکي از دوستانم به ورزشگاه نميآيد من گل ميزنم. هر وقت هم گل نميزنم ميدانم که او در ورزشگاه است و بازي مرا از نزديک تماشا ميکند. به همين خاطر از او خواستهام براي تماشاي بازيهاي من در پرسپوليس به ورزشگاه نيايد.
زماني سپهر حيدري هم چنين نظري داشت. ميگفت هر وقت همزمان پدر و برادرم به ورزشگاه ميآيند من گل ميزنم. پس ديگر نبايد شاهد حضور دوست تو در ورزشگاه باشيم؟
دقيقاً. من قول ميدهم هر وقت اين دوست من به ورزشگاه نيايد من گل بزنم. البته اينها را به شوخي ميگويم اما من گلزني را مديون کادر فني، طرفداران و بازيکنان پرسپوليس هستم.
از شوخي بگذريم، تو هم موافقي که ميگويند گل زدن به تيم 9 نفره سختتر از گل زدن به تيم 11نفره است؟
من موافق اين موضوع هستم، واقعاً گل زدن به تيم 9 نفره سختتر است. به دو علت يکي اينکه روبروي تيم 9 نفره شما مجبوري که گل بزني و همين موضوع فشار بسياري روي تيم وارد ميکند. دوم اينکه تيم حريف تمرکز پيدا ميکند و توان صد درصد خود را روي دفاع و بسته نگه داشتن دروازهاش ميگذارد. همين موضوع کار را براي گلزني سخت ميکند.
به همين دليل هم بود که شما تا دقيقه 96 نتوانستيد گل برتري را به ذوب بزنيد؟
ما تلاش کرديم و تا ثانيههاي آخر دوام آورديم. دوام ما هم به خاطر حمايت بيدريغ تماشاگران بود. آنها ?? دقيقه پرسپوليس را تشويق کردند و کوچکترين اعتراضي از خود نشان ندادند تا ثابت کنند بهترين هواداران فوتبال ايران هستند.
وقتي توپ مهدويکيا سانتر شد احساس ميکردي پاس نوري به تو برسد؟
صد درصد ميدانستم که ضربه سر نوري به من ميرسد. به همين خاطر خيلي زود جاگيري کردم. نوري از بهترين پاسورهاي فوتبال ايران است، چه روي زمين و چه روي هوا. به همين خاطر يقين داشتم که توپش به من ميرسد.
گل که ميزني سمت تماشاگران ميروي، خيلي دوست داري گلت را با آنها تقسيم کني؟
وقتي تماشاگران اينچنين به من لطف دارند اين کوچکترين کاري است که ميتوانم براي آنها انجام بدهم. آنها در هواي سرد و باراني از ورزشگاه بيرون نرفتند، ايستادند و ما را تا دقيقه ?? تشويق کردند. به همين دليل خيلي دوست داشتم گل بزنم تا شاديام را با آنها تقسيم کنم.
در يک صحنه جواد کاظميان ميتوانست تو را در موقعيت گل قرار دهد اما لحظه آخر پاس نداد تا پرسپوليس به گل برتري نرسد. بعد از آن صحنه با جواد بگومگو کردي؟
بگومگو؟ اصلا حرفي نزديم. در پرسپوليس اصلا از اين بحثها وجود ندارد. تا قبل از اينکه به پرسپوليس بيايم همه ميگفتند رفاقت در اين تيم خيلي کم است اما حالا ميبينم که واقعا اينطور نيست. از وقتي آمدم صميميت در تيم ما موج ميزند. در آن صحنه هم مساله خاصي نبود، جواد سرش پايين بود و مرا نديد. ضمن اينکه خودش هم ميتوانست گل بزند. شايد اگر من هم در آن فشار بازي جاي او بودم پاس نميدادم.
صحبتي مانده که بخواهي بگويي؟
تا يادم نرفته بگويم اين گل را جدا از هواداران و مسوولان باشگاه به شهاب گردان تقديم ميکنم. او دروازهبان بزرگي است که به نظرم روي گلهاي خورده پرسپوليس هيچ تقصيري نداشت.
ورزشی
0 commenti:
Posta un commento