تيم ملي فوتسال ايران در هفتمين دوره مسابقات جام جهاني در مرحله يك هشتم نهايي برابر پديده اين دوره از رقابتها يعني تيم كلمبيا شكست خورد و از دور مسابقات حذف شد. اكبر كريمي
90: تيم ملي فوتسال ايران در هفتمين دوره مسابقات جام جهاني در مرحله يك هشتم نهايي برابر پديده اين دوره از رقابتها يعني تيم كلمبيا شكست خورد و از دور مسابقات حذف شد. پس از اين باخت انتقادات فراواني متوجه فوتسال ايران شد به طوريكه همه كارشناسان و پيشكسوتان اين رشته خواهان تغيير و تحول در ساختار كلي كميته فوتسال شدند.
ديروز هم بالاخره بعد از كش و قوسهاي فراوان، آقاي ترابيان استعفاي خود را تقديم رئيس فدراسيون فوتبال كرد تا به گفته خودش براي هميشه از فوتسال برود و پشت سر خود را هم نگاه نكند! ناكامي تيم ملي فوتسال در مسابقات جهاني در حالي رخ داد كه تيم ملي در مسابقات جام ملتهاي آسيا نيز در ديدار نيمه نهايي برابر تايلند شكست خورد و براي دومين بار در طول تاريخ نتوانست عنوان قهرماني را از آن خود كند.
امسال ليگ برتر ما نيز دستخوش اتفاقات زيادي بود و حواشي زيادي گريبانگيرش شد. تيمهاي متمولي مثل پرسپوليس، فولاد ماهان و فيروز صفه از حضور در مسابقات انصراف دادند تا ليگ برتر ما با حضور 13 تيم برگزار شود. بازيكنان نيز كه از اين اتفاق دل خوشي نداشتند تا لحظات پاياني فصل نقل و انتقالات بلاتكليف بودند و در روزهاي پاياني، مليپوشان به تيمهاي مختلف پيوستند و خيليها هم مثل وحيد شمسايي بدون تيم ماندند.
عصر ديروز در روزنامه 90 ميزبان سه تن از مليپوشان فوتسال بوديم تا پاي درد و دل آنها بنشينيم و از اتفاقات پشت پرده تيم ملي بيشتر بدانيم.
محمد كشاورز كاپيتان تيم ملي فوتسال ايران در جام جهاني 2012 و بهترين بازيكن آسيا در سال 2011، مصطفي نظري دروازهبان تيم ملي و بهترين گلر جهان در سال 2010 و محمد طاهري بهترين بازيكن سال 2010 آسيا ميهمان ما بودند. سه بازيكن محجوب و محبوب فوتسال در كمال حوصله پاسخگوي سئوالات ما بودند و در طول مصاحبه از عدم نتيجهگيري تيم ملي، بارها از مردم عذرخواهي كردند ولي اصرار داشتند كه مشكل اصلي تيم، مسائل فني نبوده است.
90: در ابتدا فلاشبكي بزنيم به چهار سال قبل، در جام جهاني 2008 در عين شايستگي و با يك تساوي مقابل ايتاليا در حالي از ادامه مسابقات حذف شديم كه در آن ديدار دو سه بازيكن اصلي خود را در اختيار نداشتيم. آن مسابقات به شدت مورد توجه رسانهها قرار گرفت و همه مردم نيز مشتاقانه پيگير نتايج تيم ملي بودند. در اين دوره از مسابقات تيم ملي در سكوت خبري به تايلند رفت.
كشاورز: دوره قبلي جام جهاني نقطه عطفي در تاريخ فوتسال ما بود و انصافاً بازيهاي خيلي خوبي را به نمايش گذاشتيم. در آن دوره مي توانستيم خيلي راحت به جمع چهار تيم برتر جهان برسيم ولي چيزي كه خيلي مهم است، نگاه مثبتي بود كه بعد از آن متوجه فوتسال ايران شد. متاسفانه در اين دوره از مسابقات ما به لحاظ ارتباط با رسانهها مشكل داشتيم البته اين مشكل از طرف بازيكنان نبود و ما خلاء يك مدير رسانه اي توانا را در تيم احساس مي كرديم كه همين خلاء باعث شد اخبار مربوط به تيم ملي به خوبي منعكس نشود.
نظري: جام جهاني قبلي مي توانست سكوي پرتاب ما باشد زيرا بعد از آن مسابقات تيم ما هويت و شخصيتي جهاني پيدا كرده بود. خيليها روي ما حساب ويژه اي باز كرده بودند و اين خود ما بوديم كه نتوانستيم از اين فرصت به خوبي استفاده كنيم. هيچ بازيكني از اينكه بخواهد با رسانه ارتباط داشته باشد و مورد توجه قرار بگيرد، بدش نمي آيد ولي اين وظيفه بازيكن نيست كه خودش به رسانهها زنگ بزند و بگويد امروز چطور تمرين كرده است. اگر در تيم هركسي سرجاي خودش بود، قطعاً مي بايست يك نفر مسئوليت ارتباط با رسانهها را بر عهده مي گرفت و اين پل ارتباطي را برقرار ميكرد. متاسفانه اين اتفاق نيفتاد و نهايت غربت به مسابقات جام جهاني اعزام شديم.
طاهري: جام جهاني قبلي نويدبخش ظهور نسل جديدي در فوتسال ايران بود كه همگان تصور مي كردند با سرمايه گذاري روي اين تيم مي توان به اندازه يك دهه در فوتسال آسيا و جهان آقايي كرد. بازيهاي تيم ملي در دوره قبلي به قدري مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفته بود كه جواد خياباني در حين گزارش بازي ايران و ايتاليا احساساتي مي شود و زير گريه مي زند. با اينكه ما در دوره قبل حذف شديم و به جمع چهار تيم نرسيديم ولي استقبال مردم در فرودگاه را هيچ وقت فراموش نمي كنم. به نظر من همه اينها حاصل ارتباط خوب بين تيم ملي فوتسال و رسانهها و مردم بود كه به هيچ عنوان در اين دوره از مسابقات شاهد آن نبوديم. علت هم كاملاً مشخص است، وقتي خبرنگاري سر تمرين تيم ملي نباشد بايد هم مردم از زمان بازي ما بي اطلاع باشند و دل دماغ تماشاي بازيها را نداشته باشند. مردم زماني با ذوق و شوق پاي تلويزيون مي نشينند و بازيهاي تيم ملي را پيگيري مي كنند كه مطبوعات اين انگيزه را بين آنها ايجاد كند.
90: تيم چهار سال قبل بسيار يكدل و هماهنگتر بود. به طوريكه مي شد انگيزه را از چهره تك تك اعضاي تيم ملي لمس كرد. در اين دوره از مسابقات خلاء طراوت و شادابي در تيم ملي مشهود بود.
كشاورز: ما امسال به لحاظ روحي رواني مشكلات زيادي داشتيم. قبل از مسابقات حاشيههاي زيادي گريبانگير تيم بود. طوري شده بود كه فوتسال در انحصار قرار گرفته بود و در بايكوت خبري تمرين مي كرد. ما هيچ اردويي در اين مدت نداشتيم و همه تمرينات ما در كمپ تيم ملي دنبال مي شد. صداي ما هم به جايي نمي رسيد. هرچند من به عنوان كاپيتان تيم بارها با آقاي صانعي و آقاي ترابيان صحبت كردم ولي كو گوش شنوا؟
نظري: در اين مدت كه ما تمرين مي كرديم، يک بار نشد يك مسئول بيايد سر تمرين يا ما به ديدار شخصيتي برويم و برايمان ايجاد انگيزه كند. در حاليكه اگر خاطرتان باشد براي ديدار تيم ملي فوتبال برابر كره جنوبي رئيس جمهور محترم و رئيس مجلس به ديدار بازيكنان رفتند و يك عزم ملي براي شكست كره ايجاد شد. ولي دريغ از يك خبرنگار يا مسئول كه بايد حالي از ما بپرسد.
طاهري: مشكلات يكي دو تا نبود. خيلي از مسائل وجود داشت كه روي انگيزه تك تك ما تاثير داشت. اردوهايي كه برگزار مي شد با كمترين امكانات و تسهيلات بود و قبل از اعزام به مسابقات هم ريالي بابت حق و حقوق بازيكنان پرداخت نشد تا لااقل خيال بازيكن از وضعيت امرار معاش خانواده اش راحت باشد.
90: بعد از جام جهاني 2008 ايتاليا در حاليكه همه منتظر بوديم تيم با اهداف بزرگتري مثل حضور در جمع چهار تيم برتر مسابقات براي جام جهاني 2012 تايلند آماده شود، شوك بزرگي به فوتسال ما وارد شد و حسين شمس سرمربي موفق تيم ملي در حاليكه لقب بهترين مربي جهان و مدرس فيفا را يدك مي كشيد، از تيم ملي كنار گذاشته شد.
كشاورز: به جرات مي گويم كه بركناري آقاي شمس مسائل فني نبود. ايشان مي توانستند با هدايت تيم ملي راهي را كه در جام جهاني 2008 ايتاليا آغاز كرده بودند، بسر منزل مقصود برسانند. ولي حيف كه عده اي غير ورزشي مغرضانه در خصوص ايشان تصميم گيري كردند و در نهايت جوانمردي مزد زحمات ايشان را با كنار گذاشتن از تيم ملي دادند.
نظري: به هيچ عنوان من در حدي نيستم كه بخواهم راجع به تواناييهاي فني آقاي شمس صحبت كنم. فقط مي خواهم همين را بگويم كه وقتي فيفا يك نفر را به عنوان بهترين مربي جهان انتخاب مي كند يا او را به عنوان يكي از پنج مدرس رسمي خود معرفي مي كند، حتماً آن شخص مربي بزرگي است و تواناييهاي بسيار زيادي دارد ولي نميدانم چرا شخصيتي را كه فيفا روي سرش قسم مي خورد در ايران قبول ندارند و مثل آب خوردن او را از تيم ملي كنار مي گذارند.
طاهري: به نظر شما حرفي براي گفتن باقي مانده؟ حسين آقا علاوه بر تواناييهاي فني داراي يك شخصيت و كاريزما نيز هستند كه در دنيا همتا ندارد. ايشان حكم يك معلم را براي بچههاي تيم ملي را داشتند و لحظه لحظه با حسين شمس بودن يعني آموختن و با تجربه شدن. در كنار اينها ايشان آدم بسيار با نشاطي هستند و به قول بچههاي تيم ملي هركس با حسين آقا بگردد، پير نمي شود.
90: بزرگترين چالش بعد از بركناري حسين شمس انتخاب جانشين او بود.
كشاورز: كار خيلي سختي بود. توقع از تيم ملي فوتسال خيلي بالا رفته بود و بايد كسي جاي حسين شمس را مي گرفت كه اگر از او بالاتر نبود لااقل هم قد و قواره او باشد ولي واقعيت اين است كه ما چنين كسي را نداشتيم.
نظري: به نظرم تغيير حسين شمس از آن تصميمهاي تاريخي جامعه ورزش ما بود كه بسيار غير كارشناسي و به دور از عقل بود. وقتي شما بهترين گزينه را در اختيار داريد، دليلي ندارد كه برويد سراغ گزينه ديگري برويد. هنوز كه هنوز است ما داريم چوب بركناري حسين شمس را مي خوريم. دقيقاً بعد از رفتن حسين آقا سير نزولي فوتبال ما آغاز شد.
طاهري: زماني كه حسين شمس را بركنار كردند گفتند ديگر او كارآيي ندارد و هرچه داشته در اين چهار سال رو كرده است. من نمي دانم اگر قرار باشد همه مربيان بعد از 4 سال كار تعويض شوند، بايد تا الان فرگوسن 6 بار در منچستر تعويض مي شد. اين چه حرفي است؟ وقتي يك نفر در فيفا چنين جايگاهي دارد و در ايران كه نه در آسيا آدمي در حد و اندازههاي او وجود ندارد، چرا بايد بركنارش كنيم كه بعدها دنبال جانشيني براي او بگرديم كه بتواند موفقيتهاي او را تكرار كند. در حاليكه خودمان هم مي دانيم واقعاً نداريم كسي را كه در حد و اندازهاي حسين شمس توانايي فني و مديريتي داشته باشد.
90: خيلي از كارشناسان بر اين باورند كه سرمربيگري تيم ملي براي علي صانعي خيلي زود بود و ما به بي تجربگي او باختيم.
كشاورز: واقعاً نمي توانم زحمات علي صانعي را ناديده بگيرم. من به عنوان كاپيتان تيم از نزديك شاهد تلاشهاي شبانه روزي او در تيم ملي بودم. صانعي به هيچ عنوان كم فروشي نكرد و با همه توانش در خدمت تيم ملي بود. ولي به نظرم آقاي صانعي در كنار خود يك مربي يا مشاور كاركشته ايراني را كم داشت. مسئولان فوتسال هم نه تنها اين كمك را به صانعي نكردند، بلكه با تحميل مربيان خارجي خيلي از مسائل را به او تحميل كردند.
نظري: صانعي بعد از انتخاب به عنوان سرمربي تيم ملي توسط خود آقاي شمس تاييد شد و در همه اين مدت نيز همه تلاشش را براي موفقيت تيم به كار بست. به نظرم آقاي صانعي قرباني مشاورههاي غلط دستياران خارجي خود شد.
طاهري: من مي گويم هرچه بر سر علي صانعي مي آيد از شرم و حياي بيش از حد اوست. مربي بايد استقلال كاري داشته باشد و مقابل دخالتهاي بيجاي مشاوران خود بايستد كه آقاي صانعي اين كار را نكرد و حالا هم تبديل به سيبل شده و برابر انتقادت تند و تيز كارشناسان قرار گرفته است.
واقعا آوردن مربيان خارجي آن هم در اين برهه زماني و شرايط اقتصادي موجود با آن هزينههاي سرسام آور چه توجيهي داشت؟
كشاورز: امسال جورانديرو و خسوس جز تخريب افكار علي صانعي هيچ كار ديگري انجام نداند!
نظري: وجود اين خارجيها باعث شد كه بين بچهها و آقاي صانعي فاصله بيفتد. اينها آدمهايي بودند كه فقط نيمه خالي ليوان را مي ديدند و انرژي منفي به تيم تزريق مي كردند.
90: به گواه بسياري از كارشناسان تيم ملي در هر 4 بازي با يك سبك بازي كرد و اصلاً تنوع تاكتيكي در تيم ديده نشد و عملاً جناب پرفسور تاكتيك نتوانست كوچكترين تاثيرگذاري را در روند كاري تيم ملي داشته باشد.
كشاورز: سالهاست كه فوتسال بازي ميكنيم و متوجه ميشويم كدام مربي از فوتسال سر درميآورد و كدام يك سر درنميآورد. به نظرم همين جناب پرفسور حداقل يك سال وقت ميخواست كه تحولي در تيم ايجاد كند. منطق اين را ميگويد كه با 20 روز و يك ماه مربي نميتواند كاري كند.
نظري: خسوس فوتسال را متوجه ميشد، اما در 20 روز نميتوان موضوعي را به بازيكنان ياد داد. ورزش ايران نياز به كار روحي رواني دارد. اگر در كنار علي صانعي يك ايراني حضور داشت، نتايج بهتري رخ ميداد همانطور كه در زمان حضور حسين شمس، علي صانعي بچهها راتر و خشك ميكرد و به آنها روحيه ميداد. يك دستيار ايراني ميتوانست مثمر ثمرتر باشد. تمام مشكلات ما از لحاظ روحي و رواني بود. تنها كسي كه بازيكنان را اذيت كرد، جورانديرو بود. به نظر من هم او تحميلي بود. صانعي هم او را نميخواست. جورانديرو دخالت ميكرد.
كشاورز: جورانديرو ذهن علي صانعي را مسموم كرد. شناختي كه علي نسبت به بازيكنان داشت را از بين برده بود. جورانديرو يك آدم كاملا منفي در تيم ملي بود.
90: مصطفي نظري كه در جام جهاني قبلي يكي از نقاط قوت تيم ملي بود، در اين مسابقات در حد و اندازههاي نام خود ظاهر نشد.
نظري: يك مقدار شرايط بازي براي من خوب نبود. متاسفانه اصلا توپ به سمت دروازه ما نيامد و همين باعث ميشود تمركز دروازهبان پايين بيايد. شرايط واقعا خوب نبود. تمركزمان روي حمله بود در دفاع تمركز خود را از دست داده بوديم. من در سه ديدار ابتدايي از نظر فني از خودم راضي بودم.
خيلي از بچههاي ديگر تيم هم از شرايط آرماني خودشان به دور بودند.
90: كشاورز: ببينيد هيچ حمايتي از تيم نشده بود و تيم ملي آن روحيهاي كه بايد براي حضور در جام جهاني را داشته باشد، نداشت. ما در تمام بازيها تيم سرتري بوديم. در بازي برابر كلمبيا 69 درصد توپ و ميدان را در اختيار داشتيم، اما در مجموع بدشانسي آورديم. بازيكنان سعي و تلاش خود را كردند، اما روزمان نبود. مشكلاتي داشتيم و كارشناسان بايد اين مسائل را ريشه يابي كنند كه از كجا نشات ميگيرد. چرا بايد بازي به بازي افت كنيم. مگر بازيكنان همان نفراتي نبودند كه در نيمه دوم برابر اسپانيا اين تيم را به توپ بسته بودند. اگر مشكل از بازيكنان بود كه در ديدار اول نيز نميتوانستند نتيجه بگيرند.
طاهري: يكي از مشكلات ما درگيريهاي اهالي فوتسال بود. از تيمي كه نميتواند يك اردو برگزار كند، چه انتظاري داريم. اسپانيا كه از لحاظ قدرت برترين تيم جهان است، 10 روز زودتر اردو ميزند. همه اردو ميزنند، اما ما در برگزاري يك اردوي داخلي ماندهايم. تيم ميخواهد به مسابقات جهاني برود، اما در برگزاري چند بازي دوستانه مانده است. در تايلند نيز با مشكلاتي روبهرو بوديم. بازيكنان فوتبال ما چند وقت پيش كره جنوبي را شكست دادند. با يك عزم ملي چنين افتخاري رقم خورد. همه از آنها حمايت كردند، اما چه كسي از فوتسال حمايت كرد؟
90: آيا كنار گذاشتن وحيد شمسايي و جواد اصغريمقدم فني بود؟
كشاورز: اينكه آيا شمسايي و اصغري مقدم بايد باشند يا نه را آقاي صانعي بايد پاسخگو باشد. من نميتوانم چيزي بگويم. به نظرم هميشه در انتخاب بازيكنان هر مربي سليقه خود را دارد. همه مربيان 10-11 بازيكن ثابت دارند، اما در مورد دو سه بازيكن امكان دارد سلايق مختلفي به وجود بيايد. به هر حال بايد به سليقه مربي احترام گذاشت.
90: برخي شايعات وجود دارد كه آقاي ترابيان در امور فني نيز دخالت مي كردند.
كشاورز: من به عنوان كاپيتان تيم اصلاً چنين چيزي را تاييد نمي كنم و در طول اردوهايي كه داشتيم و حتي علت اصلي نزول فوتبال ما در آسيا چيست؟
90: نظري: كساني كه در فوتسال كار ميكنند خودشان را خرج فوتسال، تيم ملي و باشگاهها نكردند. اين مورد ماحصل عدم موفقيت ماست. من معتقدم فوتسال ما نياز به آدمهاي جديد با افكار تازه دارد. بايد خون تازه اي در رگهاي فوتسال تزريق شود. بايد اين قالبها را بشكنيم و كوتاه بين نباشيم. نبايد يكدنگي و لجبازي كنيم. مصالح ملي بسيار مهمتر از مسائل ديگر است.
90: درست است كه بعد از هر برد به بازيكنان تيم ملي فقط 100 دلار هديه مي دادند؟
كشاورز: به خدا ارزش و منزلت بازيكنان فوتسال پس از اين همه بازي سنگين، 100 دلار نيست. مگر بازيكنان گدا هستند كه به آنها 100 دلار ميدهيم؟! اگر پولي وجود ندارد، ندهيد. اگر چيزي هست براي همه بايد باشد. چه طور بعد از يك برد فوتبال از همه جا به آنها پاداش ميدهند. من نميگويم به فوتباليها ندهيد. فوتباليها از دوستان من هستند. زحمت كشيدند و همه را خوشحال كردند. به نظر من بايد 100 ميليون به آنها بدهند. ما به جام جهاني رفتيم و 21 روز در تايلند بوديم. خجالت مي كشم كه بگويم بازيكنان نتوانستند سوغاتي براي خانوادههايشان بخرند.
90: چرا در فوتسال شاهد حضور اسپانسرها و حمايت كنندههاي مالي نيستيم؟
نظري: اسپانسر پيدا كردن براي رشته فوتسال كه اين همه محبوب است كاري ندارد. فدراسيون فوتبال كمك نميكند، خودمان اقدام كنيم، اما اين موضوع كار يك بازيكن نيست. من شخصاً اسپانسر دارم و از طريق آن حمايت ميشوم ولي آقايان كاري كردند كه تيمهاي پولدار و سرمايه گذار از ليگ كنار كشيدند و فوتسال را با بحراني عجيب رو به رو كردند.
90: از حاشيههاي تيم ملي در تايلند بگوييد. اصلاًوجود حاشيه را در تيم تاييد مي كنيد؟
طاهري: تيم بدون حاشيه نميشود. بزرگترين حاشيهاي كه به تيم ملي ضربه زد رفتار و گفتاري بود كه در شان و شخصيت بازيكنان نبود. در اين دوره رفتار شايستهاي با بازيكنان صورت نميگرفت. يكي از مسئولان كه همراهمان بود و با من آشنا بود پيش من آمد و گفت من فكر ميكردم شما در ناز و نعمت حضور داريد و ماساژور، تداركاتچي و افراد مختلفي داريد، اما زماني كه ديدم با چه وضعي در تايلند حاضر شده ايد از ورزش كلا نااميد شدم.
90: در تايلند با چه مشكلاتي روبهرو بوديد؟
نظري: مشكلات ما در آنجا زياد بود. جاي گفتن ندارد، اما شخصي با ما به سفر آمده بود كه غذا براي خوردن نداشت يعني او را در ليست قرار نداده بودند. اين موضوع فاجعه است. او مرا قسم داده اسمش را نبرم. او براي تيم ملي زحمت ميكشيد، اما غذاي رستوران را به او نميدادند چون تيم ملي پولش را حساب نكرده بود. بعد اسپانيا كه در كنار ما قرار داشت 30 همراه داشت و بهترين امكانات در اختيارش بود. ما قبل از بازي با اسپانيا رفتيم تا يك تمرين گروهي داشته باشيم. ديديم كه آنها 10 دكتر داشتند. يكي از بازيكنان آنها مصدوم شده بود. 3-4 فيزيوتراپ مشغول كار بودند تا او را به بازي برگردانند. آن وقت مصطفي طيبي بينياش ميشكند مسئولان ما دنبال آن هستند كجا ببرند هزينه آن كمتر شود. اين مسائل فاجعه است. حرف ما اين است كه آقايان خود را براي فوتسال خرج نميكنند. در گذشته اين چنين نبود.
كشاورز: در جام جهاني يكسري مسائل است كه رويم نميشود بگويم. مسئوليني كه آنجا بودند از دادن غذاي ايراني به بازيكنان عاجز بودند. همه مي دانند كه غذاهاي تايلند و كلا شرق آسيا براي ما ايرانيها مناسب نيست. خجالت ميكشيم در خيابان راه برويم. روي مان فشار زيادي است، اما خوب است كه مردم يك سري چيزها را بدانند.
90: مسئله جابجايي بازيكنان تيم ملي با اتوبوس در مسابقات آسيايي مطرح شده، آيا اين موضوع واقعيت دارد؟
طاهري: بله با اتوبوس مي رفتيم مسابقه تازه در اتوبوس سرپا هم بوديم (با خنده)
نظري: انگاري مي خواستيم از شهرري برويم ميدان ونك، مي رفتيم سر ايستگاه اگر اتوبوس خالي مي آمد مي دويديم سوار مي شديم. نوبتي صبر مي كرديم تا صندليها خالي شود تا بتوانيم بنشينيم.
ورزشی
0 commenti:
Posta un commento