به یک بار دیدنش می ارزد ،شاید هم چند بار. به این تصویر خوب نگاه کنید.
خواهی نشوی رسوا
همرنگ جماعت شو ، خواهی نشوی رسوا
درمانده و در غوغا ، خواهی نشوی تنها
گر ظلم و ستمها را، کردی تو دمی حاشا
...همراه ستمکاران ، گردیده دلت خارا
خواهی شده گم در جهل ، هرگز نشوی پیدا
با ثروت عالم هم ، نادان نشود دارا
آنکس که نخواهد دید ، هرگز نشود بینا
در همرهی نادان ، هرگز نشوی دانا
هر قطره که میبارد ، هر گوشه و در هر جا
شاید که شود موجی ، شاید که شود دریا
کی گشته هم آوا ما ، گر نیست ز کس آوا
کی گشته رها از بند ، گر مانده همه بر جا
آزادی انسانها ، کی بوده فقط رویا
گر من و تو برپاییم ، آزاده و بی پروا
با هم شده ما برپا ، گر من و تو هستیم ما
برپا شده بر ظلمت ، برپا همه انسانها
چون بگذرد این شبها ، وان دم که رسد فردا
همواره امیدی هست ، بهتر بشود دنیا
آزاده و انسان باش ، حتی چو شوی رسوا
در محفل آزادی ، هرگز نشوی تنها
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) شهریور ۱۳۹۱
آگوست لاند مسر ، کارگر آلمانی که به دنبال کار به حزب نازی پیوست ولی با ندادن سلام نازی به هیتلر مشهور شد. عاشق یک دختر یهودی، ایرما الکر , به دو سال زندان در کمپ کار محکوم شد. ایرما در کمپ جان داد.
Joining the Nazi party purely in hopes of finding a job, German August Landmasser was eventually sentenced to two years at a labor camp for falling in love with a Jewish woman whom he tried to marry. Love overrode the anti-semitism that swept throughout the country, though it wasn’t strong enough to save his would-be bride Irma Eckler. Like so many others, Eckler’s life came to a tragic and premature end at a death camp.
خواهی نشوی رسوا
همرنگ جماعت شو ، خواهی نشوی رسوا
درمانده و در غوغا ، خواهی نشوی تنها
گر ظلم و ستمها را، کردی تو دمی حاشا
...همراه ستمکاران ، گردیده دلت خارا
خواهی شده گم در جهل ، هرگز نشوی پیدا
با ثروت عالم هم ، نادان نشود دارا
آنکس که نخواهد دید ، هرگز نشود بینا
در همرهی نادان ، هرگز نشوی دانا
هر قطره که میبارد ، هر گوشه و در هر جا
شاید که شود موجی ، شاید که شود دریا
کی گشته هم آوا ما ، گر نیست ز کس آوا
کی گشته رها از بند ، گر مانده همه بر جا
آزادی انسانها ، کی بوده فقط رویا
گر من و تو برپاییم ، آزاده و بی پروا
با هم شده ما برپا ، گر من و تو هستیم ما
برپا شده بر ظلمت ، برپا همه انسانها
چون بگذرد این شبها ، وان دم که رسد فردا
همواره امیدی هست ، بهتر بشود دنیا
آزاده و انسان باش ، حتی چو شوی رسوا
در محفل آزادی ، هرگز نشوی تنها
ا.ه.ل.ایرانی (اهلی) شهریور ۱۳۹۱
آگوست لاند مسر ، کارگر آلمانی که به دنبال کار به حزب نازی پیوست ولی با ندادن سلام نازی به هیتلر مشهور شد. عاشق یک دختر یهودی، ایرما الکر , به دو سال زندان در کمپ کار محکوم شد. ایرما در کمپ جان داد.
Joining the Nazi party purely in hopes of finding a job, German August Landmasser was eventually sentenced to two years at a labor camp for falling in love with a Jewish woman whom he tried to marry. Love overrode the anti-semitism that swept throughout the country, though it wasn’t strong enough to save his would-be bride Irma Eckler. Like so many others, Eckler’s life came to a tragic and premature end at a death camp.
0 commenti:
Posta un commento